شعبه ۵ دادگاه انقلاب، یوسف عزیزی بنیطرف، نویسنده و پژوهشگر عرب را به اتهام دامن زدن به تظاهرات سال ۸۴ در اهواز، به ۵ سال زندان محکوم کرد. عزیزی بنیطرف، در این مدت با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد بود
فروردین سال ۸۴، تظاهراتی اعتراضی در اهواز انجام شد که دلیل آن، افشای سندی با ایده تغییر بافت اجتماعی و نامگذاریهای عربی در شهرهای خوزستان بود. این تظاهرات با درگیری و دستگیری همراه شد و موضوعهای مطرح شده در آن سند هم، مسکوت ماندند. آقای بنیطرف از جمله کسانی بود که به اتهام تحریک مردم عرب به این اعتراض، بازداشت گردید. وی در گفتگو با دویچهوله، هرگونه مشارکت در حوادث اهواز را رد کرده و کار خود را تنها، روشنگری، پژوهش و انتقاد از اشتباهها میداند. آقای بنیطرف، عضو کانون نویسندگان ایران و مولف چندین کتاب است
دویچهوله: اتهام شما، تبانی برای برهم زدن امنیت داخلی کشور عنوان شده است
دلایل دادگاه برای ایراد این اتهام چیست؟
یوسف عزیزی بنیطرف: دادگاه رجوع داده به حوادثی که درفروردین ماه سال ۸۴ دراهواز رخ داد. در آن هنگام من اصولا در اهواز نبودم. سی سال است که محل سکونت دایم من در تهران است. همان زمان هم که تظاهرات مردم عرب اهواز رخ داد، من تهران بودم. اتهام به من زدند که شما تبانی کردهاید برای برهم زدن امنیت داخلی کشور. من این اتهام را هم در بازجویی در تهران، هم در بازپرسی در تهران و هم در جلسههای دادگاه رد کردم.
تحریک مردم عرب خوزستان برای تظاهرات علیه رژیم، آیا یک برداشت آزاد است یا اینکه احیانا شما فراخوان یا بیانیه یا تفسیری در مورد مسائل اهواز دادهاید؟
نه. من هیچ فراخوان و بیانیه در مورد آن تظاهرات ندادم. تنها بعنوان یک شهروند ایرانی و یک عرب روشنفکر مسئول، برخورد نیروهای دولتی با آن تظاهرات را که در ابتدا مسالمتامیز بود، مورد انتقاد قرار دادم. این انتقادها را، هم در رسانههای فارسی داخلی و هم در رسانههای فارسی و عرب خارج از کشور نیز نوشتهام. این حق من بعنوان یک شهروند هست که مواردی را که اشتباه میدانم، تذکر دهم و انتقاد کنم. من اینکار را در اغلب مقالهها و پژوهشهایم کردهام.
کوتاه میفرمایید حوادث اهواز که منجر به این اتهامها به شما شدند، به چه ترتیب بودند و اکنون موقعیت مردم عرب چگونه است؟
آن حوادث دلایل خاص و قومی داشت. الان هم فضا در خوزستان مانند سایر مناطق ایران است. در دو سه سال اخیر فضای فرهنگی و سیاسی ایران تنگتر و برخورد با نهادهای مدنی سختتر شده است. دیگر همه، حتی دوستان حکومت نیز زبان به انتقاد از این وضع گشودهاند.
از حوادث فروردین سال ۸۴ دراهواز حدود سه سال و نیم میگذرد. در این مدت، پرونده شما در جریان بود؟
بله. من ۱۱−۱۲روز پس از تظاهرات اهواز بازداشت شدم و ۶۵ روز در انفرادی در یکی از زندانهای این شهر بودم. بعد با وثیقه ۲۰
میلیون تومانی آزاد شدم. سپس در زمستان سال ۸۵، پرونده من از اهواز به تهران منتقل شد که محل اقامت من است. در تابستان ۸۶ به علت سخنرانی در انجمن صنفی روزنامهنگاران، دوباره به دادگاه احضار شدم و وثیقهام از ۲۰ میلیون تومان به ۱۰۰ میلیون تومان افزایش یافت. خانه من هم اکنون گرو دادگاه انقلاب است. دختر من با درجه علمی بالا در فوق لیسانس دانشگاه تهران قبول شد اما گزینش او را رد کرد. البته دختر من هیچگونه فعالیت سیاسی و فرهنگی در دانشگاه نداشت. بعد در شهریور ۸۶ احضار شدم برای محاکمه که انجام نشد. من هفت ماه بلاتکلیف بودم، تا اینکه در۲۸ فروردین ۸۶ محاکمه صورت گرفت. خلاصه بگویم که من سه سال و اندی را درگیر احضار، بازپرسی و محاکمه بودهام که نتیجهاش ۵ سال زندان شد. این به هیچوجه سزاوار نیست. من همواره مشارکت یا برگزاری و تنظیم تظاهرات اهواز را حتی زیر سخت ترین فشارهای زندان رد کردهام.
تقاضای فرجام کردهاید؟
من و وکیلام آقای صالح نیکبخت ۲۰ روز فرصت داریم. چند روز آن گذشته و ما تصمیم داریم درخواست فرجام بدهیم تا ببینیم چه
خواهند کرد
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
No comments:
Post a Comment