Wednesday 29 April 2009

حمله اسلام گرایان افراطی به مسیحیان در مصر







بندر اسکندريه مصر بار ديگر شاهد حمله گسترده اسلام گرایان افراطی به مسيحيان بوده است.شاهدان عينی شامگاه يکشنبه به رویترز گفتند که گروه های مهاجم مسلمان با چوب و سنگ به سوی محل های کسب و کار و ساير مراکز متعلق به مسيحيان اسکندريه حمله ورشدند.

يک کلانتری نيز مورد حمله قرار گرفت.حمله پس از آن رخ داد که اسلام گرایان افراطی شايع کردند که «مردی مسلمان شنبه بدست مسيحی ها کشته شده است.»مقامات انتظامی در بندر اسکندريه گفتند که پيداشدن جسد مردی بنام احمد عبدالرزاق گمعه (جمعه) عامل وقوع اين ناآرامی های گسترده بوده است. اين مرد با ضربات چاقو از پای درآمده بود.مسلمانان با گردهم آمدن در مسجدی برای تشييع جسد مرد ياد شده، به شعارهای افراطيون کف به دهان آمده که فرياد «مسيحيان را بکشيم» سرمی دادند، پاسخ داده و به سوی خانه و محل های کسب مسيحيان شهر حمله ورشدند.
مرد مسلمان به قتل رسيده درخانه ای که متعلق به سه برادر مسيحی بنام های ايمن، عاطف و فرگ (فرج) تاگی (تاجی) است، زندگی می کرد، و اين ظن می رود که دريک نزاع که در کوچه کنار اين خانه در گرفت، از دست صاحبان خانه چاقو خورد.پليس اسکندريه سه برادرخانواده تاگی را دستگير کرده است. سخنگوی پليس گفت برای جلوگيری از کشانده شدن آشوب ها به بخش های ديگر اسکندريه نيروهای امنيتی درمحله ها مستقر شده اند.

ارزيابي ها براين است که مسيحيان ده درصد از جمعيت هشتاد ميليون نفری مصر هستند اما خود مسيحيان شمارشان را بيشتر می دانند. مسيحيان مصر در هر حال يکی از بزرگترين جوامع مسيحی در جهان عربی و اسلامی را تشکيل می دهند. اسکندريه يکی از بزرگترين مناطق مسيحی نشين مصر است.اکتبر گذشته هنگامی که يک مرد مسيحی در قاهره بخاطرخشم از ازدواج خواهر تازه مسلمان خود با يک مرد مسلمان، به خواهرش حمله کرد، ناآرامی هائی ميان مسيحيان و مسلمانان درگرفت. همان هفته نيز در مرکز مصر، يک مرد مسيحی در حمله افراطيون اسلامی کشته شد.اخیرا افراطيون هر بهانه ای را دستآويز حمله به مسيحيان و بهائيان قرار می دهند. فيلم سينمایی«يک نيل» ماجرای زنی مسيحی طلاق گرفته ای است که بخاطر قوانين کليسای قبطی مصرنمی تواند دوباره ازدواج کند. اين فيلم در هفته های اخير دستمايه حمله به مسيحيان در رسانه های مصری شد.حمله به بهائيان مصر نيز اخيرا شدت گرفته است.
هفته گذشته هنگامی که در يک برنامه تلويزيونی گفته شد که «يک دهکده مملو از بهائيان شده»، مسلمانان افراطی به اين ده حمله ورشدند و خانه های بهائيان را به آتش کشيدند. اين دهکده درنزديکی «شارونيه» سی بهائی دارد که تهديد به مرگ شده اند.شمار بهائيان مصر حدود دو هزارنفر ارزيابی شده اما تبليغات شديد عليه آنها در رسانه های مصر يک امر دائمی است در حاليکه بهائيان مصر در هيچ فعاليت سياسی مشارکت ندارند و حتی انتخاباتی برای شورای روحانی خود برگزار نمی کنند.مصر از دوران جمال عبدالناصر فعاليت بهائيان را ممنوع کرده اما ژانويه ۲۰۰۸ دادگاه مصر حکم داد که بهائی ها الزامی به اعلام دين خود در اسناد رسمی ندارند.

Wednesday 22 April 2009

حضور عربي متواضع في معرض هانوفر الصناعي الدولي 2009







يسود جو من التفاؤل معرض هانوفر الصناعي الدولي رغم الأزمة الاقتصادية العالمية، وبينما لم يقل عدد العارضين من أنحاء العالم سوى بقدر طفيف، جاء التواجد العربي ضعيفاً تمثل في مشاركة ثلاث دول عربية فقط


الزائر إلى معرض هانوفر الصناعي الدولي الذي افتتح أمس الاثنين 20 أبريل/نيسان سيلمس جوا من التفاؤل، عبرت عنه كلمات المستشارة الألمانية ميركل خلال جولتها الافتتاحية في أكبر معرض صناعي في العالم حيث قالت إن الشركات تسعى بشدة للخروج من الأزمة، مؤكدة أن الاختراعات تلعب دوراً أساسياً في تأمين الرخاء لألمانيا.
ويبدو بالفعل أن الشركات تسعى من خلال مشاركتها إلى إيجاد حلول جديدة وفتح أسواق جديدة للخروج من الأزمة، حيث يشارك في معرض هذا العام أكثر من 6000 عارض من 61 دولة، أي أن عدد الشركات العارضة لم يتأثر تقريباً بالأزمة الاقتصادية.
"حضور المعرض يتيح فرصة للتعرف على متطلبات السوق"
Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: سيف الدين عادل خيري يرى في المعرض فرصة للخروج من الأزماتومن بين تلك الدول المشاركة، ليست هناك سوى ثلاث دول عربية ممثلة في المعرض وهي دولة الإمارات العربية المتحدة ومصر ولبنان. ففي جناح موحد ينظمه جمعية المصدرين المصريين، اكسبو لينك - وهي جمعية غير ربحية تتبع جهاز التدريب ومركز تنمية الصناعات المصرية- تشارك ثماني شركات مصرية في مجالات الصناعات المختلفة مثل صناعة أدوات الإضاءة والكابلات والأنظمة الصناعية.
وتتكفل جمعية اكسبو لينك بنحو 85 بالمائة من مصاريف العرض للشركات، وهو ما شجع بعض الشركات على التواجد مثلما يؤكد سيف الدين عادل خيري، الذي يشارك هذا العام لأول مرة كعارض، بعد أن كان يكتفي بزيارة المعرض للتعرف على الشركات العارضة. ويرى خيري أن التواجد في المعرض يتعدى كونه فرصة لعقد الصفقات، إذ أنه يجد فيه فرصة متاحة لمعرفة متطلبات السوق الأوروبية واتجاهات الصناعة مما يتيح له الفرصة لتحديث منتجاته لتتناسب والمتطلبات الحديثة لكنه في الوقت نفسه أعرب عن إحباطه من عدد الزائرين، في أول أيام المعرض، إذ كان ينتظر أن يجد اهتماماً أكبر من قبل الزوار، مشيراً إلى أن حضور المعرض من قبل الشركات المتضررة من الأزمة الاقتصادية، قد يساعدها لإيجاد حلول للخروج من تلك الأزمة.
فرصة للتواجد على الساحة الدولية
ويعد فتح أسواق جديدة هو الأمل بالنسبة للكثير من الشركات التي تكلفت مشقة الحضور. المهندس فاهي أغا سركسيان، ممثل الشركة اللبنانية الوحيدة الحاضرة والتي تشارك هذا العام لأول مرة، أراد أيضاً أن ينتهز الفرصة لمقابلة عملائه من مختلف الدول الأوروبية، حيث يؤكد أن ما شجعه على المشاركة في هذا العام هو رغبته في مقابلة عملائه من مختلف الدول الأوروبية، بالإضافة إلى حجم معرض هانوفر الصناعي على المستوى الدولي. وبالطبع، يريد سركسيان أيضاً أن تتاح له الفرصة للتعرف على عملاء جدد إن أمكن. فالتواجد الدولي للشركات الصناعية في المعرض، سواء كعارضين أو زائرين، يتيح الفرصة لإجراء صفقات على المستوى الدولي وليس الأوروبي فقط.
#b#وهذا التواجد الدولي للشركات من مختلف أنحاء العالم، هو الذي يشجع الكثير من الشركات للحضور للترويج لمنتجاتها بشكل أوسع. وهو الأمر الذي دفع أيضاً إمارة أبو ظبي إلى المشاركة في جناح موحد للترويج للإمارة ولما يحدث فيها من تطور في مجال الاستثمارات الصناعية، كما يؤكد سيف محمد الموسى، منسق العلاقات الدولية من دائرة التنمية الاقتصادية. ويضيف في هذا الإطار: "هذه هي مشاركتنا الثانية في المعرض، ونجاحنا في العام الماضي هو الذي شجعنا على الحضور هذا العام". وبالإضافة لإمارة أبوظبي التي شاركت بثماني عارضين، كانت هناك شركة عارضة من رأس الخيمة وأخرى من دبي.
مصر تسعى إلى التواجد على خارطة البحث والتطوير العالمية
وبينما تركز التواجد العربي في مجالات التوزيع والتصنيع ، كان هناك عارض واحد في مجال البحث والتطوير، وهو برنامج البحوث والتنمية والابتكار التابع لوزارة التعليم العالم والبحث العلمي بمصر. هذا البرنامج عبارة عن منحة مقدمة من الاتحاد الأوروبي لمصر بقيمة 11 مليون يورو بهدف تنمية البحث العلمي والابتكار، ويمنح للباحثين ورجال الصناعة المصريين. وقد أشارت حنان دويدار، نائبة مدير البرنامج إلى أن تواجدهم في معرض هانوفر الصناعي ضروري جداً، لوضع مصر على الخريطة الدولية للبحث والتطوير، وفتح فرص التعاون الدولي في هذا المجال.

Monday 20 April 2009

باید از ایدئولوژی پرهیز کرد


رضا وشاحی

2009-04-20

یک آقای احوازی یک شب دیروقت با من تماس گرفت و به شکل بسیار عصبی گفت که آیا شما عرب هستی؟ گفتم چطور مگه؟ گفت چرا از فلسطین (حماس) دفاع نمی کنی؟ این مساله من را به فکر فرو برد که چرا ما معیارهای عجیب خلق ایجاد می کنیم و با این معیارها تمام قضایا جهان را می سنجیم. اصولا آیا دیدن جهان از سوراخ یک سوزان ممکن است و اگر ممکن باشد چقدر از دنیا را از این روزنه کوچک می شود دید؟ بررسی این مساله من را به نوشتن مقاله حاضر در مورد ایدئولوژی رسانید
[i].

تعریف ایدئولوژی

دکتر علی شریعتی یک تعریف جالبی از ایدئولوژی ارایه می کند و می گوید بایدها و نبایدها. واقعیت این است که این تعریف بسیار نارساست. و ریشه ایدئولوژی که تفکر چپ است را در بر نمی گیرد. البته شریعتی که خود ایدئولوژی زده بود چپ را هم مترقی می دید. شریعتی مخالف دموکراسی هم بود.

ضررهای ایدئولوژی

ایدئولوژی کور می کند

ایدئولوژی
[ii] چشمان را کور و گوشها را کر می کند. فرد ایدئولوژی زده از ورای عینک سیاه و سفید دنیا را می بیند. تغییر نظر برای این عده بسیار سخت است. فرد را در یک حالت خاص قرار می دهد که مطیع بشود و بماند. که این با روح دموکراسی و تمدن جدید به شدت مخالفت دارد.

کنجکاوی را از فرد می گیرد

ایدئولوژی کنجکاوی را از فرد می گیرد. که این بسیار خظرناک است. فردی که کنجکاو نیست که نیاز ندارد که روزنامه بخرد و بخواند. نیاز ندارد که کتاب بخواند. همه تئوری ها در دستش است. دانش ازلی ایدئولوزی دارد. خواندن روزنامه و کتاب و بررسی و تحقیق برای چنین فردی بیهوده است.

کسانی که در دام اندیشه های کمونیستی و مارکسیستی و اسلامی افتاده و آنان را تجربه کرده اند سخن من را بهتر می فهمند.

مفاهیم طبقه کارگر، پرولتاریا و غیره را به شکل بنیان های عقیدتی و همانند یک دین جا می اندازد. و براستی نوعی دین است

انتقاد کردن از خود را محال می کند و خود مقدس را باور می آورد

یک آقایی احوازی، یک مطلب طولانی در مورد وقایع فلسطین نوشته بود، ولی همین آقای چپ مرام یک اشاره نکرده بود که اسراییل چگونه تشکیل شد. همه نوشته هم فحش بود به آمریکا و انگلیس.

این از عادت ایدئولوژی است که رفتار خود را نمی بینید. خود را مقدس میداند چون حق با اوست. خب چرا چپ ها واقعیت را نمی گویند که اگر این اسراییل که اینقدر با وجود آن مخالف هستتند، بد است(که من بر این عقیده نیستم) از نتایج چپ ها و اتحاد جماهیر شوروی بود. خب خود مقدس است اینجا و این خود را نمی شود نقد کرد.

یک اخلاق ساده نگرانه ایجاد می کند

چون همه چیز را با یک معیار می سنجد، یک سیستم اخلاقی بسیار ابتدایی ایجاد می کند. که من نام آن را اخلاق ژورنالیستی می گذارم. چرا که اینکار زورنالیست ها است که تناقضاتی بین کارهای سیاتمداران پیدا کنند و خبر بسازند. ولی کار شخص سیاسی البته نوع دیگری است.

شما هم شاید کسانی را دیده باشید که تمام وقت قضیه احواز را با مسایل دیگر مثل فلسطین مقایسه می کنند و گره می زنند. ریشه این گره زدن ها البته ایدئولوژیک است.

قدرت تحلیل را تحلیل می برد

ایدئولوژی قدرت تحلیل را تحلیل می برد. کم کم با جهان واقع و آنچه در عالم واقع می گذرد بیگانه می شود. جهان را می خواهد بر اساس مبانی رنگ و رو رفته که سالها قبل نوشته شده اند تفسیر کند. به همین دلیل قدرت طرح های استراتژیک را از ما گرفته است و ما در طرح کمترین استراتژی ای درمانده ایم. و ارکسترهای ما هنوز همان نت های قدیم را می زنند.
مطلق گرایی را تقویت می کند

با نسبی گرایی که سرچشمه تساهل است به شدت مخالف می شود. یقین مدار می شود. دنیا را سیاه و سفید می بیند.

قطع روابط را تجویز می کند

فرد ایدئولوژی زده تاب تحمل انتقاد و دیالوگ را ندارد. برای نشنیدن هر صدایی غیر از توهم موجود در ذهن خود دیوارهای قطوری به دور خویش می کشد. یا با این فرد می بایست همصدا شد و یا اینکه وی در جهان خودش جایی برای شما ندارد. روابط اجتماعی را هم قطع می کند. به کنج تاریک خود می رود و همواره در حال گارد گرفتن و دفاعی قرار دارد. چرا که خارج از دنیای توهمی و ذهنی خود چیز دیگری را نمی پذیرد.

من با آقایی احوازی صحبت می کردم بعد از کوچکترین انتقادی در طی صحبت ها، هر وقت زنگ می زنم خانمش می گفت که بیرون است. و یک بار هم بعد از آن انبوه تلفن های مرا پاسخ نداد. مشابه این تجربه را با بسیاری دیگر از اهوازی ها داشته ام. به صرف اینکه حرف های شما با تئوری های فرموله شده ایشان هم خوانی نداشته باشد، روابط را قطع می کنند که مبادا در دیوار قطوری که به دور خود کشیده اند ترکی نمایان شود. چرا عادت به گفتگو نداریم؟ چرا پنهان می شویم؟ چرا این فرهنگ را یک بار و برای همیشه به کنار نمی گذاریم؟ عجیب است.

یک آقای دیگری که هیچ وقت یادم نمی رود به شکل سادیست واری از لذت قطع رابطه با مخالفین خود حرف می زد. به نظرم برای بعضی این یک بیماری هم هست.

تئوری توطئه را تقویت می کند

و وقتی که می بینید بافته های ذهنی و تحلیل های خیال بافانه وی کلا با واقعیت سازگار نیست به تئوری توطئه روی می آورد. تئوری توطئه یک مسکن و یک قرص آرامش بخش است. برای اینکه نمی خواهد واقعیت را قبول کند و در نتیجه ساختار دهنی ساخته شده را فرو بریزد با خودش می گوید خوب تئوری درست است ولی نگذاشتند!! و توطئه کردند. و این "نگداشتند" اساس این بیماری تئوری توطئه است.

فرهنگ اتهام را تقویت می کند

در دنیای وی کسانی که با وی مخالف هستند مزدور و اجیر هستند. بنابر این به هر کسی که هم صدایش نباشد اتهام می زند. دلیل هم لازم ندارد. دلیل برای وی این است که همصدای وی نیست. و انتقاد می کند و این کافی است. یا با مایی و یا تو ضد مایی. این شعار نانوشته وی است. اگرچه لبخند هم می زند و از دموکراسی و حق مخالفت هم صحبت می کند.

فرهنگ دو رویی و ریا کردن را تقویت می کند

در دنیای ایدئولوژیک وی برای رسیدن به مقاصد مورد نظر می توان به هر رنگ و هر شکل درآمد. برای اینکه هدف مقدس تعریف شده است. هدف شریف تعریف شده است. و مهمتر اینکه هدف برای وی نسبی نیست. هدف مطلق است. و برای این هدف مقدس و مطلق و شریف حاضر به حذف است.

فرهنگ حذف مخالف را تقویت می کند

فرد ایدئولوژی زده جان مخالف برایش ارزشی ندارد. من حداقل پنج بار شاهد بوده ام که اشخاصی صحبت از قتل مخالفین خود را می کرده اند. یعنی به اینجا هم رسیده بودند که مخالف فکری خود را بکشند. خب این یک فاجعه است.

در این نوع تفکر حد وسطی وجود ندارد یا شما با ایشان همراه می شوید و یا خائن و مزدور و وابسته به رژیم ایران شمرده خواهید شد. یا با مایی یا بر ضد مایی که جمله مشهور استالین رهبر به اصطلاح زحمتشکان جهان بود و ملیونها انسان را در گولاک های سیبری به کام مرگ فرستاد، متاسفانه شعار ناگفته این عده می باشد.

حذف مخالف جزو ادبیات فکری این عده است. و جایی برای تساهل و تسماح وجود ندارد. از این طرز تفکر دموکراسی و پلورالیسم و جامعه چند صدایی بیرون نخواهد آمد. خلاصه این امر این است که ایدئولوژی زده گی به فاشیسم می انجامد. و خود فرد که شاید با نیت های بسیار خوب و برای ایجاد تغییرات بهتر پا به این عرصه ها گذاشته بود، حتی بدون اینکه خودش متوجه شود تبدیل به صرفا یک ابزار سرکوب می شود.
اخیرا هم متاسفانه در کنار مسایل مختلف نگاه به فدرالیسم نگاهی ایدئولوژیک شده است و به این لیست طولانی اضافه شده است. که اگر شما فدرالیست را قبول نکنید نجس هستید و به همین ترتیب به مخالفین برچسب تروریست بودن می زنند. که بر چسبی بسیار نا زیبا و نچسب است. این تفکر حذفی ما را به جایی نخواهد رساند. شما البته در ورای این نگاه ایدئولوژیک به فدرالیسم وقتی که دقیق نگاه می کنید باز همان تفکر حذفی چپ را می بینید.
چپ ها خصوصا اگرچه شعار اساس انسان است را هم زیاد سر می دهد. ولی در واقع اساس کارشان انسان نیست. اساس هدف مطلق و شریفی است که به شکلی وهمی و خیال بافانه تعریف شده است. هدفی هم که براساس فکت های اتوپیایی تعریف شده باشد که بهتر از این نمی شود. انسان ها در این سیستم های فکری به راحتی می توانند قربانی شوند.

اینها که گفته شد همه نشانه های یک بیماری خطرناک است که دامن سیاست ما را چسبیده اند. ما می بایست خود را از این دیدگاه های ایدئولوژیک و عینک های قاب سیاه( بله این هم از نشانه هایش است) دور بکنیم. از خود مقدس کردن و مطلق پنداری دوری کنیم و به جهان نسبیت پا بگذاریم.


[i] دکتر عبدالکریم سروش نوشته های بسیار مفصلی در مورد ایدئولوژی دارند و ایشان اولین کسی بودند که
این مشکل ایدئولوژی زدگی را مطرح کردند.

[ii]
ایدئولوزی در اینجا به ایدئولوژی چپ اشاره دارد. بسیاری از چپ ها این نوع نگاه را دارند.

Tuesday 14 April 2009

مصر تتهم نصر الله بالتخطيط لعمليات عدائية بأراضيها







اتهمت مصر رسميا حسن نصر الله زعيم حزب الله اللبناني بالتخطيط لعمليات عدائية داخل أراضيها.
وقال النائب العام المصري المستشار عبد المجيد محمود في بيان رسمي إن نصر الله "كلف مسؤول وحدة عمليات دول الطوق بالحزب بالإعداد لتنفيذ عمليات عدائية بالأراضي المصرية

وكانت السلطات المصرية قد اعتقلت في شهر نوفمبر تشرين الثاني الماضي 49 شخصا بتهمة "نشر الفكر الشيعي في مصر".
ولم تعلن السلطات المصرية عن هذه الاعتقالات رسميا إلا اليوم الأربعاء.
وشملت الاتهامات التي وجهتها النيابة العامة المصرية لزعيم حزب الله" تحريض الشعب والقوات المسلحة المصريين على الخروج على النظام العام".

وأضاف البيان المصري أن" ضبط المتهمين حال دون تنفيذ ذلك المخطط".

وتقول عزة محيي الدين، مراسلة بي بي سي في القاهرة ،إن ورود اسم حسن نصر ضمن بيان رسمي مصري يتضمن اتهامات من هذا النوع يشكل مفاجأة.

وتشير المراسلة إلى أن الانتقادات المتبادلة بين مصر وحزب الله في أثناء وبعد الهجوم الإسرائيلي على غزة قد تصاعدت بشكل غير مسبوق
ومن بين الاتهامات المصرية الموجهة للمعتقلين" توفير كميات من المفرقعات واعداد العبوات المفرقعة"و" استئجار بعض العقارات المطلة على المجرى الملاحي لقناة السويس لرصد السفن التي تعبر القناة"و"ورصد المنشآت السياحية بمحافظتي شمال وجنوب سيناء".
انتقادات لسلطات التحقيق

من ناحيته، قال المحامي المصري منتصر الزيات إن أجهزة أمن الدولة في مصر ظلت تحقق مع المتهمين منذ اعتقالهم دون السماح للمحامين بالاتصال بهم

وأضاف الزيات في مقابلة مع بي بي سي "لست أفهم هذا الستار الكثيف من السرية الذي تفرضه سلطات التحقيق في القضية".
وأكد الزيات أن من بين المعتقلين لبناني واحد،متهم بأنه زعيم التنظيم، وسبعة فلسطينيين. وأكد أن بقية المعتقلين مصريون.
وكشف المحامي المصري ان أسرة الشاب اللبناني وبعض الأسر الفلسطينية وكلته رسميا للدفاع عن المعتقلين.
غير أن الزيات انتقد بشدة سلطات التحقيق قائلا إنها" تمنعنا من حضور التحقيقات مع الموكلين رغم أننا أخطرناها رسميا بأننا نحمل توكيلات رسمية للدفاع عنهم".

وأعلنت إذاعة إسرائيل أن من بين المعتقلين الفلسطينيين أشخاصا يحملون الجنسية الإسرائيلية.

وعلمت بي بي سي إن قيادة حزب الله بصدد إعداد بيان للرد على الاتهامات المصرية. ونفت مصادر بالحزب احتمال أن يوجه حسن نصر الله شخصيا كلمة حول الموضوع.

ويذكر أن الزيات أعلن أن التوكيل القانوني الذي تلقاه للدفاع عن الشاب اللبناني سامي هاني شهاب موثق من كل السلطات المختصة في لبنان.
وفي تصريحات لبي بي سي قال حسن ،شقيق سامي، إن شقيقه اعتقل يوم التاسع عشر من شهر نوفمبر/ تشرين الثاني الماضي في شقته المؤجرة بالقاهرة.

وقال إن رجال أمن الدولة في مصر صادروا جهاز الكمبيوتر وأقراص مدمجة كانت مع شقيقه.
وأضاف" لم نتمكن من الاتصال بشقيقي منذ اعتقل".

ونفى حسن أن يكون شقيقه ضالعا في أية انشطة لنشر الفكر الشيعي في مصر. ووصفه بأن رجل بسيط متدين وليس رجل دين مهتم بنشر الفكر الشيعي.
وقال:" شقيقي لم يكن في القاهرة لممارسة أية أعمال ضد النظام أو تخالف القانون في مصر


"كذب وافتراء"

وكانت صحيفة "المصري اليوم" نقلت عن مصادر بأجهزة الأمن المصرية قولها إن النيابة المصرية وجهت للمعتقلين تهم الترويج للفكر الشيعي ومحاولة إنشاء مقرات لحزب الله في مصر وتجنيد شباب للإنضمام للحزب.
ووصف حسن هذه التهم بأنها" كذب وافتراء". وأكد صلات شقيقه بما وصفها بالمقاومة في فلسطين.
وقال" إذا كانت التهمة هي دعم المقاومة الفلسطينية فهذا وسام شرف على صدر الأسرة"


في الوقت نفسه، قال حسن إن شقيقه الثاني ووالدته طلبا تأشيرة لزيارة مصر لمحاولة مقابلة سامي. غير أن السفارة المصرية أبلغت الأسرة، كما قال حسن ، بأنه" ليست هناك موافقة أمنية على منح التأشيرة".

كما لم يصدر أي بيان رسمي من وزارة الداخلية أو أي جهة مصرية بشأن الاعتقالات.
وكانت "المصري اليوم" قد نقلت عما وصفتها بمصادر أجهزة الأمن المصرية قولها إنها جمعت عقود شراء عدد من المنازل على الحدود المصرية مع مدينة رفح الفلسطينية لاستغلالها في تهريب السلاح إلى حركة حماس في غزة.
وعلمت بي بي سي إن من بين المقبوض عليهم شاب يدعى إيهاب السيد موسي ،34 عاما. وهو صاحب محل تجاري في مدينة نوبيع بسيناء.

وفي تصريحات لبي بي سي قال السيد موسي، والد إيهاب، إنه لم يتمكن من الاتصال بابنه سوى مرة واحدة.
وقال إنه بعد ساعات من اعتقاله في نويبع "اتصل بي هاتفيا وأبلغني أنه مقبوض عليه لسؤاله عن شخص آخر كان يعمل في متجره".
ونفى الأب أن يكون لابنه أية صلة بالاتهامات الموجهة إليه.

Sunday 12 April 2009

باتری ویروسی؛ امیدی تازه برای تامین انرژی






ویروسی تغییر یافته برای ساخت باتری هایی مورد استفاده قرار گرفته که می توان در آینده آنها را برای به حرکت درآوردن اتومبیل ها و به کار انداختن دستگاه های الکترونیکی به کار گرفت

این امر توسط گروهی از دانشمندان در دانشگاه MIT در آمریکا محقق شد که معتقدند سرعت و هزینه نسبتا پایین تولید "باتری های ویروسی" احتمالا برای صنایع جذاب خواهد بود.

پروفسور آنجلا بلچر که رهبری تیم تحقیقات را بر عهده داشت گفت: "موادی که ما استفاده کرده ایم آنقدر قوی هستند که بتوان از آنها در باتری اتومبیل استفاده کرد."
این گروه پژوهشگر اکنون در تلاش است باتری های با توان بالاتری تولید کند.

ویروس های باکتری خوار
نشریه ساینس (Science) که گزارشی از دستاورد جدید منتشر کرده، نوشته است که این دانشمندان از ویروس ها برای ایجاد هر دو قطب مثبت و منفی باتری (کاتد و آند) استفاده کردند.
وجود چهار عنصر عملکرد باتری را ممکن می سازد: آند، کاتد، محلول رسانای الکترولیت که بین دو قطب جریان دارد و عایقی که آند و کاتد را از هم جدا می کند.

یک باتری در اصل وقتی جریان الکترون ها از قطب منفی به قطب مثبت از طریق محلول الکترولیت ایجاد می شود، انرژی شیمیایی را به انرژی الکترو-شیمیایی تبدیل می کند.
دانشمندان دانشگاه MIT یک باتری لیتیومی (Lithium-ion) مشابه باتری های عادی موجود در بازار را تولید کردند با این تفاوت که از ویروس هایی که به طور ژنتیکی تغییر یافته اند برای ایجاد آند (که حاوی بار منفی است) و کاتد (با بار مثبت) استفاده نمودند.
ویروس مورد استفاده ویروسی از نوع ویروس های باکتری خوار (باکتریوفاژ - bacteriophage) محسوب می شود که باکتری ها را آلوده می سازد اما آسیبی به انسان وارد نمی کند.
آند، سه سال بزرگتر از کاتد

این دانشمندان سه سال قبل موفق شدند ژن های یک ویروس را به گونه ای تغییر دهند که اجزاء این ویروس در هنگام رشد در یک محور قرار گیرند و آندی سیم مانند در ابعاد نانو را تشکیل دهند که قطر آن یک دهم قطر موی انسان بود.

سپس میکروب ها را در محیطی آغشته به موادی کمیاب همچون اکسید کبالت و طلا کشت می دهند و از آنجا که این ذرات بار منفی دارند می توان آنها را به ورقه ای متراکم و پوشیده از ویروس تبدیل کرد که به عنوان آند عمل می کند

اما اکنون پژوهشگران دانشگاه MIT از جمله پروفسور گربرند سدر و دستیار او میاکل استرانو یک کاتد قوی را نیز ساخته اند.
کار ساختن کاتد از آند دشوار تر بود زیرا این قطب جهت داشتن کارایی بیشتر می بایست خاصیت هدایت الکتریکی بیشتری داشته باشد اما اکثر موادی که برای استفاده به عنوان کاتد مد نظر قرار دارند عمدتا عایق محسوب می شوند.
از این رو ویروس مذکور بر روی فسفات آهن کشت داده شد و سپس با قراردادن لوله های کربنی نانو (Nanotube) در ماده حاصل، ماده ای با خاصیت هدایت الکتریکی بسیار بالا به دست امد.
باتری های حاصل که به محیط زیست نیز آسیب نمی رسانند، از ظرفیت انرژی و عملکردی معادل باتری های قابل شارژ در اتومبیل های برقی-بنزینی برخوردار هستند.

در حال حاضر باتری نمونه در ابعاد یک سکه ساخته شده است اما دانشمندان معتقدند ساختار فعلی به اندازه ای انعطاف پذیر است که می توان باتری هایی به شکل دستگاهی که قرار است از آن استفاده کند تولید کرد و از این رو تکنولوژی جدید بالقوه برای دستگاه های کوچک مانند تلفن های همراه بسیار مناسب است.

باتری های نمونه ساخته شده را می توان تا 100 بار شارژ و استفاده کرد اما پژوهشگران درگیر در این پروژه انتظار دارند این قابلیت را نیز در باتری های جدید به استانداردی در حد باتری های قابل شارز تجاری موجود در بازار برسانند.

Monday 6 April 2009

قطر الغنية بالغاز تغضب العرب بسياستها الموالية لإيران







الدوحة (رويترز) - اذا كانت القمة العربية التي عقدت هذا الاسبوع لم تسفر عن وحدة عربية مثلما تمت الدعاية لها فان من الصعب معرفة ذلك من الابتسامة على وجه المضيف القطري.

لم يشارك الرئيس المصري حسني مبارك في القمة وتهكم على قطر بوصفها دولة "صغيرة". وحضر الملك عبد الله عاهل السعودية شريطة ألا يحضر الرئيس الايراني محمود احمدي نجاد بشكل مفاجيء كما أهان الزعيم الليبي معمر القذافي الملك عبد الله علنا بكلمة عكرت صفو الاجواء.

لكن امير قطر الشيخ حمد بن خليفة ال ثاني ورئيس وزرائه صاحب الكاريزما حمد بن جاسم احتفظا بالروح المعنوية العالية طوال الوقت ولسبب وجيه.

وحيث ان استثماراتها في الغاز الطبيعي تؤتي الآن ثمارها تتمتع قطر بثاني أعلى دخل للفرد في العالم على الرغم من أن عدد سكانها تضاعف خلال خمسة أعوام ليصل الى 1.5 مليون نسمة. و250 الفا من السكان فقط من المواطنين.

والآن تسعى الدولة الخليجية الصغيرة الى مضاهاة ثروتها بدور كقوة وساطة اقليمية في اطار ما يقول دبلوماسيون ومحللون انها استراتيجية اوسع نطاقا للاستمرار بين مطرقة وسندان هما إيران الى الشرق والسعودية الى الغرب.

وقال دبلوماسي يتخذ من الخليج مقرا له "كانت مياه راكدة تماما قبل عشر سنوات وقيل ان الجزيرة هي كل ما لديها. لم يعد هذا صحيحا" مشيرا الى القناة التلفزيونية العربية التي أنشأها الامير بعد الاطاحة بوالده عام 1995.

وتبدو مظاهر الثروة في كل جوانب المعمار المعروضة على طراز عرض المحال التجارية من متحف إسلامي صممه اي.ام بي المهندس المعماري الذي صمم هرم اللوفر ومبنى على شكل مزهرية ضخمة وتركيبات على شكل مكعبات من زجاج المرايا تلعب بضوء شمس الخليج.

ويقول عبد الحميد الانصاري المعلق الصحفي واستاذ الشريعة الاسلامية ان كل هذا كان سيكون عرضة للخطر لو لم تكن القاعدة العسكرية الامريكية متمركزة في قطر.

وأضاف أنه لا يمكن حماية الثروة في قطر بدون أمريكا حيث ان هناك الكثير من الخطط الاقليمية والعربية حول قطر.
وتابع أن وجود القاعدة كاف لخلق رادع من نوع ما وقال ان هناك معارضة لها لكنها ليست الاغلبية.


وأحجمت قطر عن الانضمام الى المشيخات الاخرى في الامارات العربية المتحدة حين انسحبت بريطانيا عام 1972. وحين أبرمت الامارات والسعودية اتفاقا حدوديا عام 1974 وجدت قطر أن حدودها الوحيدة هي مع السعودية أبرز قوة في الخليج.
لكن قطر لم تبدأ صياغة سياسة خارجية واضحة المعالم إلا حين وضعت خططا لتطوير حقول الغاز بعد الانقلاب الابيض الذي وقع عام 1995.

وحين قالت الولايات المتحدة عام 2003 انها ستسحب قواتها من السعودية - حيث وجودها مستفز للقاعدة بسبب وجود الاماكن الاسلامية المقدسة هناك - تقدمت قطر لتستضيفها.

وطورت قطر علاقات اكثر تقاربا مع قوى غربية أخرى. وتوفر قطر الآن ما يصل الى 20 في المئة من الغاز الطبيعي لبريطانيا وقد تدخل الشيخ حمد شخصيا للحصول على استثمارات كبرى في بنك باركليز العام الماضي.
وللقوة الاستعمارية السابقة حاليا سفارة رائعة جديدة في الحي الدبلوماسي بالدوحة وهي شهادة على أهمية قطر الجديدة للندن. وفرنسا مورد كبير للاسلحة.

واقتربت قطر من إيران القوة الشيعية منذ جاء الشيعة الى الحكم في العراق بعد غزو عام 2003 ونما نفوذ إيران في سوريا ولبنان والمناطق الفلسطينية.

وتقول قطر انها تقوم بالوساطة بين إيران وقوى عربية مثل مصر والسعودية حيث تشعر الاسرة الحاكمة بأنها مهددة من قبل النفوذ الايراني. وقال الدبلوماسي انه في نظر واشنطن والرياض فان قطر "تغازل" إيران.
واستضافت قطر احمدي نجاد في ديسمبر كانون الاول عام 2007 خلال قمة خليجية عربية ثم استضافته مجددا في يناير كانون الثاني في اجتماع أزمة بشأن حرب اسرائيل على غزة قاطعته مصر والسعودية.


وقال الدبلوماسي "دعوة احمدي نجاد كانت ترويجا وليست وساطة. لكن علينا أن ننظر الى خريطة حقول الشمال فحسب لنفهمها... الايرانيون يستطيعون تدمير الاقتصاد لعشر سنوات بسهولة."

وقلل الشيخ حمد من أهمية الجدل بشأن علاقات قطر مع إيران خلال القمة العربية. ومزح قائلا للصحفيين ان غياب احمدي نجاد "توبة" قطرية.

ومنذ هجمات 11 سبتمبر ايلول 2001 التي نبهت الدول الغربية للتطرف الديني في العالم العربي حاولت قطر تخفيف حدة النبرة الوهابية لمؤسستها الدينية.

والمذهب الوهابي المتشدد للاسلام السني بدأ في السعودية واتبع تقليديا في قطر.
وخلافا للسعودية يستطيع النساء قيادة السيارات في قطر اما رجال الدين الذين يعملون قضاة فيقتصر عملهم الآن على محاكم الاحوال الشخصية. ويسمح حكام قطر لبعض الفنادق بتقديم المشروبات الكحولية للغربيين الاثرياء.

ووصف رجل اعمال عربي طلب عدم نشر اسمه لصلاته الوثيقة بمسؤولين قطريين دولة قطر اجتماعيا بأنها في منطقة وسطى بين السعودية ودبي المدينة المعروف عنها استقطابها للغانيات والحياة الليلية سيئة السمعة.
لكنه تكهن بأن التهدئة في العلاقات مع السعودية لن تستمر بسبب النزاع الملتهب بشأن ايران وقال "ستعود مشكلة الاخ الاكبر مجددا."
من اندرو هاموند

Sunday 5 April 2009

ویدیوی شلاق زدن یک دختر نوجوان توسط طالبان

اگر آمریکا و بریتانیا نبودند چه کسی به فکر تغییر این فرهنگ بود؟ آیا روسیه به فکر تغییر این فرهنگ بود که با حمله به افغانستان و ترویج اجباری کمونیسم موجب دامن زدن به واکنش های شدید افراطی مذهبی شد؟ آیا فرانسه و آلمان به فکر تغییر این فرهنگ بودند؟ آیا امارات و سعودی به فکر تغییر این فرهنگ بودند؟ آیا چین و هند به فکر تغییر این فرهنگ بودند؟ آیا ایران و عراق زمان صدام حسین به فکر تغییر این فرهنگ بودند؟ آیا نمونه های این رفتار در کشورهای اسلامی و عربی همچنان رواج ندارد؟ آیا کسانی که صحبت برای حکومت اسلامی برای آینده در الاهواز می کنند بهتر از این مدل را در نظر دارند؟


Friday 3 April 2009

چرا حقوق بشر برای ما عرب ها اهمیتی ندارد؟

رضا وشاحی

2009-04-04

بیانیه اتحادیه کشورهای عربی را می خواندم که از عمر البشیر کسی که عامل قتل بسیاری از انسان ها است دفاع می کند، قلبم به درد آمد. آدم از عرب بودن خود خجالت می کشد. چگونه است که ما از یک دیکتاتور و جنایتکار دفاع می کنیم. دردناک است سابقه ما عرب ها در مسایل حقوق بشری. دفاع از عمر البشیر هم البته لکه ننگ دیگری خواهد بود بر چهره ما عرب ها. می خواهیم صورت را بشورم از این لکه ها. ولی بعضی کبودی ها طول می کشد تا بروند و با شستن از بین نمی روند.

مثل مساله حلبچه که تاکنون اینجا و آنجا شما عده ای طرفدار صدام حسین را هنوز می بینید که تقصیر این فاجعه را فقط و به تمام به گردن حکومت ایران می اندازند. اینکه حکومت ایران در تمام این کشتارها دست داشته است شکی نیست. بحث در اینجا بر قسمت نگاه عربی به این گونه مسایل است و عده ای بعثی زده که حاضر نیستند که حتی نامی از صدام هم در مورد نسل کشی حلچه آورده شود. این در حالی است که امروز ما نام این خلبان هایی را که در این کشتار شرکت کرده اند را هم می دانیم.

همان زمان هم که مساله حلبچه شد، کشورهای عربی همه سکوت کردند. این آبرو ریزی است.

پشت این دفاع کردن از دیکتاتورها یک جهان بینی اشتباهی وجود دارد. در این جهان فکری عجیب و غریب یک عرب هر کاری انجام دهد درست است. این پیشفرض این طرز تفکر است. یعنی صدام حسین هر جنایتی کرد چون یک عرب است فقط باید گفت که خوب است. اگر این گونه نبود خب ما انتقادی هم می شنیدیم. تغییر این دیدگاه یعنی از پرستش فرد دیکتاتور و قاتل تا رسیدن به فرهنگ نقد و انتقاد، حکایت رسیدن ما به تمدن جدید خواهد بود.

در صورتیکه این طرز فکر اشتباه می باشد. عرب بودن به معنای جایز الخطا نبودن نیست و این یک تفکر شوینیستی و فاشیستی است. ما عرب ها مثل بقیه آدم های دنیا آدم های معمولی هستیم. اشتباه می کنیم. جرم می کنیم. و غیره. این ذات انسانی همه است.

براستی چرا حقوق بشر برای ما عرب ها اهمیتی ندارد؟ چرا در کشورهای عربی سازمان های حقوق بشر شکل نمی گیرند؟ چرا سازمان های بین المللی مانند عفو بین الملل اجازه ندارند که در این کشورها دفتری داشته باشند و گزارش تهیه کنند؟ چرا جوان های احوازی ما به جای چند صد مایل به کشورهای مجاور رفتن برای فرار از شر حکومت شیطانی خامنه ای، مجبور هستند هزاران مایل دورتر بروند؟ یک آقایی اهوازی در آیسلند و در واقع شمال آیسلند پناهنده شده بود و ساکن شده بود، چون حالا دیگر آنجا نیست می گویم، شما روی نقشه که نگاه می کردید این نزدیک ترین نقطه به قطب شمال بود. خب چرا این فرد می بایست به این جغرافیای ناسازگار و سخت برود؟ چرا کشور الشقیق کویت و سعودی و قطر و بحرین به جای این همه فارس که شب و روز برای بر انداختن این کشورها نقشه می ریزند، دست جوانان اهوازی ما را نمی گیرند؟ تاسف آور است.

وضعیت حقوق زنان را در این کشورها ببینید. سعودی وزارتی دارد به نام امر به معروف و یا ارشاد. یک چیزی مثل همین بسیج ایران است. بهترین مثال وضعیت حقوق بشر در کشورهای عربی این مطلب است که شما در دایرکتوری و دفترچه راهنمای تلفن داخلی سازمان های حقوق بشر در غرب شماره تلفن کسانی را که در کشورهای آفریقایی غیر عربی کار می کنند را می بینید. شماره تلفن کسانی را که بر کشورهای آمریکای لاتین کار می کنند را هم می بینید. ولی وقتی به کشورهای عربی می رسد کسی جرات نمی کند شماره تلفن خود را بنویسد و این خود گویای وضعیت حقوق بشر در این کشورها است.

در بریتانیا وقتی گزارشی از قطع سر یکنفر با شمشیر در یکی از شبکه های بریتانیا در دهه هشتاد پخش شد. سعودی سفیر بریتانیا را در ریاض احضار کرد. این یعنی سیستم سیاسی به شکل کامل از نقض حقوق بشر حمایت می کند. سعودی و اتحاد جماهیر شوروی یکی از مخالفین نوشتن بیانیه حقوق بشر بوده اند.

عده ای که تصور می کنند مدل و نمونه این کشورهای عربی را برای ما به ارمغان بیاورند، یا شب و روز به امید این هستند که از چنین کشورهایی با چنین ذهنیتی در مورد حقوق بشر کمکی برای اهواز برسد، از تجربه عراق باید درس بگیرند که کمک کشورهای عربی به عراق نه بازسازی و کمک به توسعه عراق بود، بلکه فرستادن جهادی ها به عراق بود.

اصولا وقتی کشوری خودش به حقوق بشر شهروندان خود اهمیتی نمی دهد، نمی تواند و نمی خواهد در مسایل حقوق بشر به شکل جهانی موثر باشد. و تمام این کشورهای عربی کارنامه سنگین در نقض حقوق بشر دارند. کشورهای عربی در زمینه اصلاحات راه بسیار درازی پیش رو دارند.

اینجا است که اهمیت کشورهای غربی مخصوصا دو کشور بریتانیا و آمریکا مشخص می شود. در تمام انتقادهایی که در مورد حقوق بشر در کشورهای مختلف می شود، این دو کشور معمولا پای ثابت هستند. یعنی اگر شما بریتانیا و آمریکا و اخیرا اتحاد اروپا را بردارید کمتر کشور دیگری باقی می ماند که از قدرت جهانی خود برای پیشبرد مسایل حقوق بشر استفاده کند. آیا چین و روسیه به حقوق بشر اهمیت می دهند؟ مسلما خیر. این البته به این معنا هم نیست که تمام کارهای کشورهای غربی صد در صد خوب است و طبعا بخش زیادی از این مسایل حقوق بشر را بر اساس منافع ملی خود انجام می دهند و غیره. ولی بهرحال در کل این دو کشور به علاوه اتحادیه اروپا هستند که مدافع حقوق بشر جهان هستند.

وقتی کشوری از عمر البشیر دفاع می کند، از این کشور دیگر امید کمکی نیست.