Thursday 29 October 2009

حقوق بشر را سیاسی نکنید


رضا وشاحی

2009-10-29

پدر من توسط نیروهای اطلاعات سپاه در ماه می امسال دستگیر شد. علت دستگیری هم البته فشار بر من برای متوقف کردن فعالیت هایم در خارج از کشور بود. رادیو ها و تلویزیون ها و وب سایت های فارسی خبر را سانسور کردند.

ولی متاسفانه این فقط رادیو و تلویزیون و ب سایت های فارسی نبود که خبر دستگیری پدر من را سانسور نمود. سازمان های حقوق بشر اهوازی، احزاب سیاسی از حزب همبستگی دموکراتیک اهواز تا جبهه دمکراتیک مردمی عربی احوازی و آزادی بخش و نویسندگان و وبلاگ نویسان همه گی این خبر را سانسور کرده و از انتشار آن جلو گیری کردند. و من را متعجب رها کردند. باورم نمی شد. می دانستم که ملت ما هزار مشکل دارد ولی این یکی را باور نمی کردم.

از فارس ها گله ای نیست. بالاخره حقارت دارند. کینه دارند. دشمنی دارند. ضد عرب هستند. زمین های ما را اشغال کرده اند.

ولی از جماعتی که خود را مدافع حقوق بشر اهواز می نامند، سازمان حقوق بشر تشکیل می دهند و خود را مدافع مردم عرب اهواز می نامند، حزب سیاسی تشکیل می دهند، ادعای سیاسی بودن می کنند و ادعای آزاد سازی و حمایت از مردم عرب احواز می کنند، البته جای گله هست.

شما اگر با من مشکل دارید، که نباید هم داشته باشید، با پدر من مشکلتان چه بود که یک خبر کوتاه را هم دریغ کردید؟ آیا نتیجه چند انتقاد کردن این است؟ خب شما اگر قدرت در اهواز در دستتان بود با ما چه می کردید؟ این نمونه های تبعیض بسیاری مسایل و ادعاهای شما را زیر سوال برد. این قبیله گرایی را وارد سیاست کردن و وارد حقوق بشر کردن ظلمی است مضاعف و بسیار بدتر از کاری است که حکومت جمهوری اسلامی می کند.

متاسفانه ماجرای سانسور و بی اعتنایی به قضیه دستگیری پدر من تنها یک نمونه از این تبعیض ها است. من بسیاری را دیده ام که شکایت از عدم رسیدگی به مسایل پناهندگی، دستگیری فرزندشان و غیره توسط سازمان های حقوق بشر مرتبط به احزاب سیاسی نموده اند. حالا دیگر از صحبت های خصوصی یکی از آقایان به اصطلاح مدافع حقوق بشر نمی گویم که صحبت از انتشار بیانیه با عنوان بزرگ رییس جمهور و رهبر برای شخصی بود که زیر شکنجه قرار داشت و تاکید می کرد که این کار را خواهد کرد تا شخص اعدام شود! به موقع با تفاصیل خواهم گفت.

نتیجه وارد کردن حقوق بشر در سیاست همین است. نتیجه سازمان های حقوق بشر وابسته به سازمان های سیاسی همین است.

هر حزبی مانند یک دکان حقوق بشر هم راه انداخته است. نتیجه این امر صدمه شدید به مسایل حقوق بشر در اهواز زده است. اگر می بینید مسایل حقوق بشر اهواز مطرح نمی شود، به خبرهای حقوق بشر اهمیت داده نمی شود، یک دلیلش همین ارتباط سازمان های حقوق بشر با احزاب است.

یک عده ای از یک حزب خاص هم به هر سازمان حقوق بشری رفتند نام مرا هم به عنوان عضو کمیسیون حقوق بشر خود مطرح کرده بودند.

سازمان های سیاسی اهواز ما در واقع یک سازمان های سیاسی ورشکسته هستند. تعارف را کنار باید گذاشت. آنان نتوانسته اند تاکنون یک کشور غربی را حمایت کننده قضیه احواز بکنند.

فعالیت سیاسی این سازمان ها نتیجه ای جز ایجاد تفرقه بیشتر بین ملت اهواز نکرده است. مسایل حقوق بشر را هم می خواهند به بیماری های تبعیض قبیله ای آلوده کنند.

توصیه من به نسل جدید اهوازی که به خارج می آیند این است که از این سازمان های سیاسی که بر ایدئولوزی های قدیمی و فرسوده بنا شده اند دوری کنند. از این سازمان های سیاسی غیر از تبعیض چیز دیگری بیرون نمی آید. از کوزه همان تراود که در اوست.

سازمان های سیاسی تازه ای بر اساس افکار مدرن و جدید تشکیل دهید بلکه از این قبیله گرایی و تبعیض ها رها شویم .

Monday 26 October 2009

تونس: بن علي يفوز بولاية رئاسية خامسة







عيد انتخاب الرئيس التونسي زين العابدين بن علي لولاية رئاسية خامسة حيث أظهرت النتائج النهائية التي أعلنتها وزارة الداخلية التونسية حصوله على نسبة 89.62% من إجمالي أصوات الناخبين في الانتخابات التي جرت أمس الأحد.
وتشمل هذه النتائج جميع الدوائر الانتخابية الـ26 في البلاد حيث حصل بن علي على نتائج تراوحت بين 87,95 في المئة في مدنين و93,27 بالمئة في تطاوين بالجنوب التونسي، حسبما أعلنت وزارة الداخلية التونسية.

وإجمالا لم تقل نسبة الأصوات لصالحه عن 84%،وكانت أكبر نسبة أصوات حصل عليها الرئيس التونسي من التونسيين في الخارج ووصلت إلى أكثر من 94%.

وجاء ثانيا محمد بو شيحة بنحو خمسة في المئة،أما أحمد الاينوبلي مرشح الاتحاد الديمقراطي الوحدوي فقد حصل على نحو 3.8 % ثم احمد ابراهيم مرشح التجديد الذي نال اضعف نسبة اصوات بنسبة بلغت 1.57%.
أما في الانتخابات التشريعية لاختيار 214 عضوا في مجلس النواب, فقد تقدم حزب التجمع الدستوري الديمقراطي الحاكم بفارق كبير على منافسيه في أحزاب المعارضة والقوائم المستقلة.

وحصل الحزب الحاكم على 161 مقعدا، وفازت ستة من ثمانية الأحزاب خاضت الانتخبات بالمقاعد الـ 53 المتبقية.وكان بن علي قد فاز في الانتخابات السابقة عام 2004 بـ94 في المئة من الأصوات.
وقالت منظمة هيومان رايتس ووتش إن الانتخابات جرت في غمرة "أجواء من الكبت".


استقواء"

وكان الرئيس بن علي قد ألقى مساء السبت خطابا بعد يوم من انتهاء الحملة الانتخابية ندد فيه بـ"قلة من التونسيين الذين لا يتورعون في هذا الوقت بالذات عن الالتجاء إلى الخارج للاستقواء بأطراف أجنبية وشحنها ضد بلادهم والتشكيك في انجازاتها ومكاسبها."
وقال الرئيس المنتهية ولايته في خطابه: "وقد هان على هؤلاء شرف الانتماء الى تونس وما يفرضه عليهم من أخلاقيات الحياء والتحفظ إزاء كل ما يسيء إلى وطنهم فلم يقدروا للوطن قداسة ولا حرمة ووصلت بهم الجرأة على الافتراء والتحريض إلى شن حملة يائسة لدى بعض الصحافيين الأجانب ليشككوا حتى في نتائج الانتخابات قبل أن تقع."
وب
عد أن تعهد بن علي بألا "يسمح بأي تجاوز أو تدليس أو تزييف لإرادة الشعب،" توعد بتطبيق القانون "بالحزم نفسه كذلك ضد كل من

يتهم أو يشكك في نزاهة العملية الانتخابية دون اثبات وبراهين".

وكان الحزب الديموقراطي التقدمي، الذي لم يتمكن مؤسسه أحمد نجيب الشابي من المشاركة في الانتخابات الرئاسية بحجة عدم التطابق مع القانون، قد ندد "بمهزلة" الانتخابات وقاطع الانتخابات التشريعية احتجاجا على عدم اجازة العديد من قوائمه حسبما ذكرت وكالة الأنباء الفرنسية.
كما تحدث بعض المعارضين والمستقلين عن "تضييقات" عرقلت حملتهم الانتخابية.

نسبة الإقبال
وقدرت نسبة المشاركة في عمليات التصويت بـ84,15 في المئة قبل ساعتين من الإغلاق.
وخفضت في العام الماضي السن القانونية للانتخاب من 20 الى 18 عاما ما يعني تسجيل نحو نصف مليون ناخب جديد في قوائم الناخبين.


ولم تنشر حتى اللحظة إحصائيات رسمية عن عدد الناخبين المسجلين الذين يقدر عددهم باكثر من خمسة ملايين ناخب من اجمالي عشرة ملايين تونسي.

والحزب الحاكم هو الوحيد الذي تمكن من تقديم لوائح مرشحين في كل الدوائر الانتخابية الـ26.

Friday 23 October 2009

افتخار کن که عرب هستی


دوران طلایی اسلامی علم
بخش دوم
بخش اول را اینجا بخوانید


2009-10-23

سرکوب فارس ها و واپس گرایی های ایجاد شده موجب شده است که ما عرب های اهوازی احساس حقارت کنیم. نسل جوان عرب ما با فرهنگ درخشان خود آشنا نباشد و خجالت بکشد به زبان زیبای عربی صحبت کند. تاریخ نخواندن باعث شده است که از افتخارات علمی خود غافل مانده و از خدماتی که ما اعراب به جهان علم نموده ایم بی خبر بمانیم. مقاله کنونی به بخش افتخارات و خدمات علمی ما در دوران طلایی اسلام می پردازد. در این مقاله بسیار از تحقیقات پروفسور جیمز الخلیلی استاد فیزیک دانشگاه ساری در بریتانیا استفاده شده است. که این تحقیقات به شکل مستندی از تلویزیون بی بی سی منتشر شد. و اکنون به شکل یک کتاب منتشر شده است. خود وی یک عرب عراقی است و یکی از افتخارات دوران ما می باشد. من خودم در طی این تحقیق به مواردی برخوردم که شگفت زده شدم.

وجه تسمیه

علت نامگذاری این دوران به نام دوران طلایی اسلامی این است که در بستر فرهنگی اسلامی آن دوران و اکثرا به دست دانشمندان مسلمان شکل گرفت. البته همانطور که می دانیم همه این دانشمندان عرب نبودند و همه هم مسلمان نبودند و از ملیت های مختلف در این حرکت و جنبش علمی شرکت داشتند. صحبت ما در اینجا در مورد دانشمندان عرب است. این دوران از قرن هفتم میلادی شروع می شود و تا قرن دوازدهم میلادی ادامه پیدا می کند.

به مدت پنج قرن منطقه خاورمیانه و سرزمینهای عربی منبع تولید و توزیع علم بوده اند. بسیاری از علومی که امروز برای ما آشنا هستند در این دوران پایه گذاری شدند. این علوم شامل از عطری می شود که ما روزمره استفاده می کنیم تا دندان دردی که ما را به دکتر دندانپزشک علمی می کشاند. شامل دیکشنری و دایره المعارفی می شود که ما برای اطلاعات بیشتر باز می کنیم تا محاسباتی که کامپیوتر و لپ تاپ ما می شود. شامل منوی غذای سه کورسه ای است که در رستوران سفارش می دهیم. شامل الکلی می شود که میزان آن اندازه گیری شده و در میهمانی های شبانه نوش جان می کنیم. شامل عکس های شگفت انگیزی می شود که در وب سایت ناسا می بینیم.

شروع این دوران

شروع این دوران با پایه گذاری بیت الحکمه در بغداد شروع شد. در این محل دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان کتابهای علمی جهان را به زبان عربی ترجمه کردند. به میزان وزن هر کتابی که ترجمه می شد به نویسنده طلا می دادند. در هیچ دوره ای از تاریح در مقایسه با این دوره، مترجمین این احترام را نداشته اند.

بزرگترین اختراع این دوران چه چیزی بود؟

بزرگترین اختراع این دوران تولید کاغذ به شکل انبوه بود. هر چند که اختراع کاغذ توسط چینی ها و مصری ها در دوران قدیم صورت گرفت ولی نحوه تولید آن به شکل سری بود و یا برای تولید انبوه آن کاری صورت نگرفته بود.

انقلاب کشاورزی عربی

در این دوران یکی از مهمتریت تحولات در علم کشاورزی صورت گرفت. بر اثر گسترش سرزمین های اسلامی محصولات مختلفی همراه با دانش و نحوه کشت آنها وارد سرزمین های اسلامی شد
[i]. انواع غلات مختلف از آفریقا وارد خاورمیانه شد. ذرت خوشه ای و مرکبات از چین وارد شد. برنج، منگو، نی شکر و کتان از هند وارد شدند. مجموعه این دانشی که جمع آوری و تولید شد موجب یک انقلاب کشاورزی در زمینه شناخت و روش آبیاری و زراعت شد که تا آن زمان در جهان بی سابقه بود. اصولا عده ای این دوران را حتی جهانی شدن غلات نامگذاری کرده اند[ii].

برای اولین بار اعراب صنعت شکر را ایجاد کردند که می توانست به شکل انبوهی شکر تولید کند و تولید شکر را صنعتی کردند. بر اساس نوع خاک تولیدات محصولات را ترتیب دادند. کشاورزی علمی را بر اساس سه عامل فصل، باران و زمین ایجاد کردند. دایره المعارف های متعددی در مورد کشاورزی نوشتند و دستاوردهای علمی خود را طبقه بندی کردند. در نتیجه موفق شدند برای اولین بار بزرگترین کشتزارهای غلات را ایجاد کنند. قبل از آن تولید با این حجم بالا امکان پذیر نبود
[iii].

اقتصاد

به علت تولید وسیع غلات و نیاز روز افزون جهانی برای آن بازار وسیعی به شکل جهانی ایجاد شد. این اولین نمونه ابتدایی کاپیتالیست و سرمایه داری بود
[iv]. و این برخلاف نظریه های رایج است که اولین نمونه های کاپیتالیسم را در ونیز جستجو می کند.

به کسانی که به دنبال مفهوم عجیب اقتصاد سوسیالیستی اسلامی می گردند توصیه می شد که این قسمت از تاریخ اقتصادی را بخوانند.

اولین نمونه های شرکت های بزرگ با فرم های حقوقی جدید شکل گرفتند: موفذا به معنای امروزی پارتنرشیب یا شرکت شراکتی و تضامنی بود. مضاربه شرکتی بود که به آن امروزه می گوییم لیمیتید پارتنر شیپ یا با حقوق شرکتی محدود بود.

انبوهی از اصطلاحات اقتصادی امروزه آشنا مانند اعتبار، ضمانت کالا، نقدینه گی، حساب پس انداز، حساب جاری، نرخ بهره، پیگیرد قانونی و غیره در این دوره شکل گرفتند
[v].

سیستم بانکداری جدید در جهان ایجاد شد. شما می توانستید پولی را در بانکی در بغداد بگذارید و به همین مقدار در بانکی از اسپانیا با فاصله زمانی چند روز، نقد کنید
[vi].

صنعت

انقلاب علمی مسلمانان به انقلاب صنعتی بسیار نزدیک شده بود. موتورهای ماشینی بسیاری توسط مسلمانان در مورد استفاده از انرژی آبی و بادی، طراحی شدند. اولین بار از انرژی موجود در سدها استفاده شد.

تاثیر این کارهای صنعتی به حدی بود که کلمه ماشین در زبان انگلیسی از فعل ماشي در عربی به معنای حرکت کردن و رونده گرفته شد.

از مهمترین اختراعات این دوره توربین های آبی، جر ثقیل بود.

بزرگترین دانشمند و افتخار این دوره کیست؟

آیا بزرگترین داشنمند و قهرمان علمی این دوره ابوعلی سینای یهودی است که خدمات گسترده ای به پزشکی، زیست شناسی، فلسفه و غیره کرد؟ آیا العباس بن فرناس است که شیشه غیر رنگی و لنز مطالعه و ساعت آبی و دستگاه هواشناسی و مترونوم را اختراع کرد؟ آیا براداران مشهور بنو موسى بودند که ماشین ها و قطعات اتوماتیک مانند والو، ماسک گاز و دریچه های اطمینان را اختراع کردند؟ آیا الجزري بود که وی را می بایست پدر علم مکانیک نامید که میلنگ و ماشین های دو زمانه را طراحی کرد و در کتاب مشهور خود نحوه ساختن پنجاه ماشین را که خود طراحی کرده بود شرح داد؟ آیا موسى الخوارزمي ترک بود که جبر و لگاریتم را کشف کرد؟ آیا ابن الشاطر
[vii] بود که قطب نما را اختراع کرد و ساعت مشهور آفتابی مسجد اموی را طراحی کرد؟ آیا جابر ابن حیان عرب بود که پایه گذار علم شیمی امروز بود و اسید نیتریک و هدروکلرویک و سولوفوریک و سیتریک را کشف کرد؟ آیا إبن إسحاق الكندي بود که تحقیقات وی موجب تولید عطر به شکل علمی شد و نوشته های وی در مورد اهمیت محیط زیست اولین نمونه های جنبش سبز به شمار می رود و همچنین اولین نویسنده تئوری موسیقی عربی به شمار می رود؟ آیا زكريای رازی بود الکل را کشف کرد؟ آیا احمد بن رشد بود که فلسفه اگزستانسیالیسم را پایه گذاری کرد؟ آیا ابن خلدون بربر بود که جامعه شناسی را ایجاد نمود و مفهوم اقتصاد سیاسی و فلسفه تاریخ را ایجاد نمود؟ و لیست البته بسیار طولانی است.‎‎

در واقع ما امروزه می دانیم که بزرگترین دانشمند این دوران کسی نبود جز حسن بن الهيثم که وی متولد بصره بود.( او را احوازی هم حساب کنید) اهمیت وی در این است که اولین بار بحث روش و متد علمی را مطرح نمود. و علم را بر اساس مشاهده و تجربه روشمند نمود. این روش البته هفتصد سال بعد به بار نشست. امروزه در هر دانشگاهی در جهان درس می خوانید در هر آزمایشگاهی به تحقیق مشغول هستید، مدیون ابن حیثم هستید. کتاب اوپتیک وی توسط ایزاک نیوتن مهمترین کتاب در تاریخ فیزیک معرفی شده است
[viii].

ابن حیثم همانطور که بسیاری به درستی گرفته اند اولین دانشمند علمی جهان است. او پایه گذار مبحثی شد که امروز به نام فلسفه علم شناخته می شود. کارهای علمی وی ششصد سال طول کشید تا توسط کپلر ادامه پیدا کند و تکمیل شود. ابن حیثم دویست کتاب علمی نوشت. ناسا بخشی از کره ماه به نام الحازم را به افتخار الحیثم نامگذاری نمود
[ix].

به تازه گی البته معلوم شده است که ابن حیثم ایجاد کننده علمی می باشد که به آن امروزه روانشناسی تجربی می گویند
[x].

من دوستی دارم پروفسور بازنشسته فیزیک دانشگاه کمبریج است. شخصی بسیار فروتن که صحبت هایش بسیار شیرین و البته تاریخی است. اینکه که اولین میز کارش در دانشگاه کمبریج میز ج.ج تامسون کاشف الکترون بوده است یا اینکه همکلاسی هایش شامل دالبی می شود. اگر متوجه دالبی چه کسی است. نشدید جلوی تلویزیون و یا دی وی دی و یا ضبط صوت خود و یا هر وسیله ای که سیستم صوتی دارد را بخوانید و دالبی سیستم را بخوانید. بله دالبی مخترع دالبی سیستم است. اینکه تمام دانشمندان فیزیک بریتانیا که در چند دهه گذشته جایزه نوبل فیزیک گرفته اند همه شاگرد وی بوده اند و غیره. وقتی در مورد ابن حیثم با وی صحبت کردم بسیار تعجب کرد از بزرگی مقام علمی وی. و بعد از یک هفته بسیار خوشحال بود که با ابن حیثم آشنا شده است.

بی دلیل نیست که فارس ها از ابن حیثم صحبتی به میان نمی آورند. فارس ها به شکل سیستماتیک تاریخ علمی این دوران را سانسور کرده و تمام دانشمندان را به نفع فرهنگ خود فارس معرفی کردند.

زبان عربی زبان رسمی علم و تجارت و سیاست

زبان عربی به واسطه تجارت و طبعا استفاده دینی کم کم به زبان رسمی بسیاری کشورها که حتی عرب زبان هم نبودند تبدیل شد. و این تبدیل شدن زبان عربی به عنوان زبان رسمی، اکثرا داوطلبانه بوده است. برای مثال در ایران برخلاف اینکه گفته می شود عرب ها با سرکوب و فشار زبان عربی را رسمی کرده اند خود ایرانی ها از خلیفه بغداد درخواست کردند و نامه نوشتند که دیگر برای ما به زبان فارسی دستورات حکومتی را ننویسید و فقط به زبان عربی بنویسید. این امر مستند است. نگاه کنید به کتاب تاریخ زبان فارسی نوشته

زبان عربی بر خلاف زبان انگلیسی که تجارت همراه با استعمار بود تبدیل به زبان علمی و تجارت و سیاست شد. و نسبت به زبان انگلیسی اجبار استفاده از زبان عربی بسیار کمتر بوده است.

در واقع این قدرت طبیعی موجود بر زبان عربی بود که جای خود را در پهنه جهانی نشان داد.

علت فراموشی افتخارات ما

استعمار غرب به شکل عمدی افتخارات مسلمان را یا نقل نمی کرد و یا کمرنگ نقل می کرد. فقط در چند دهه اخیر است که غرب دوباره این مساله را بازنگری کرده و مقالات و کتاب های متعددی در مورد ارزش علمی این دوران منتشر شده است. پروفسور ادوارد سعید در کتاب مشهور خود یعنی شرق شناسی ثابت نمودند که بسیاری شرق شناسان مشهور هم از این مشکل به دور نبوده اند و بسیاری عمدا حتی گزارش های نادرست در مورد تاریخ و فرهنگ ما عرب ها نوشته اند.

دلیل دوم تحلیل رفتن روحیه علمی ما و رشد خرافات بوده که چراغ علم ما را کم نور کرده و چراغ علم جهل و خرافات را پر روغن کرده است. نتیجه این امر فراموشی ما و نا آشنایی ما با تاریخ و افتخارات خود است که موجب شده است بر هویت ما تاثیر بگذارد. راه حل این است که ما به سادگی می بایست بیشتر تاریخ بخوانیم.

دلیل دیگر سانسور شدید افتخارات عرب و اهمیت ندادن عمدی به آنان توسط حکومت ایران در طول این سالها بوده است. نویسنده گان بی فرهنگ فارس در این موارد از هیچ گونه لجن پراکنی پرهیز نکردند و برای مسموم کردن ذهن ها و انتصاب افتخارات این دوران فقط به خود از هیچ حیلتی فروگذاری نکردند و در تمامی نوشته ها منبع این جنبش علمی را که همانا فرهنگ عربی است انکار کرده و نادیده گرفتند و همه چیز را به دروغ به نام خود ثبت کردند.

مهمترین دست آورد علمی اعراب در مقایسه با دیگر انقلاب های علمی جهان

مهمترین دست آورد علمی اعراب را من از زبان سایمون شافر استاد دانشگاه کمبریج پروفسور بیان می کنم" انقلاب علمی اعراب با باقی انقلاب های علمی دیگر یک تفاوت مهم داشت. و آن این بود که اعراب علم را برای خود نمی خواستند. به معنای دیگر سعی شان در گسترش علم بود نه مسدود کردن و محدود کردن آن. در صورتیکه در انقلاب های علمی دیگر علم به شکل سر نگهداری می شد و به شدت از آن محافظ می شد. اعراب می خواستند علم منتشر شود.
[xi]"

نتیجه گیری

تاریخ و فرهنگ عربی بسیار به بشریت خدمت کرده است. باید افتخار کرد که جزو این فرهنگ هستیم. و عقب مانده گی های موجود به هیچ وجه نمی بایست موجب این بشود که ما افتخارات خود را جشن نگیریم و به آنان افتخار نکنیم. پس افتخار کن که عرب هستی و از همین امروز سعی کن عربی صحبت کنی و تاریخ خود را بشناسی.

منابع

[i] Andrew M. Watson (1974), "The Arab Agricultural Revolution and Its Diffusion, 700-1100", The Journal of Economic History 34 (1), p. 8-35.

[ii] Andrew M. Watson (1983), Agricultural Innovation in the Early Islamic World, Cambridge University Press, ISBN 052124711X.


[iii] Al-Hassani, Woodcock and Saoud (2007), Muslim heritage in Our World, FSTC publishing, 2nd Edition, p. 102-123.

[iv] The Cambridge economic history of Europe, p. 437. Cambridge University Press, ISBN 0521087090

[v] Jairus Banaji (2007), "Islam, the Mediterranean and the rise of capitalism", Historical Materialism 15 (1), p. 47-74, Brill Publishers.
[vi] "The Arab Nation: Some Conclusions and Problems", MERIP Reports 68, p. 3-14 [8, 13].
Bernard Lewis (1954), "Communism and Islam", International Affairs (Royal Institute of Interna "A History of Arabic Astronomy: Planetary Theories During the Golden Age of Islam", New York, University Press; (1994) ISBN 0-8147-7962-X (hardcover); (reissue edition: November 1995) ISBN 0-8147-8023-7 (paperback) tional Affairs 1944-) 30 (1), p. 1-12.
[vii]
[viii] Sabra & Hogendijk 2003, pp. 85–118)

[ix] Gorini 2003

[x] Khaleefa 1999


[xi] The sciences in enlightened Europe (Chicago: Chicago University Press, 1999), coeditor and contributor of 'Enlightened automata', 126-65

Monday 19 October 2009

هشدار آلمان در مورد فعالیت ماموران اطلاعاتی ایران





مخالفان نظام ایران که در آلمان فعالیت دارند از طرف دستگاههای اطلاعاتی ایران تحت فشار و تهدید قرار می گیرند.
"اداره حفظ قانون اساسی آلمان" یا سازمان امنیت داخلی این کشور هشدار داده است ایرانیانی که علیه رژیم این کشور فعالیت دارند و بویژه در تظاهرات اعتراضی اخیر شرکت کرده اند شناسائی و تهدید می شوند.
"

پانوراما" یکی از مهمترین برنامه های شبکه سراسری تلویزیون آلمان موسوم به (آ.ر.د) روز پنجشنبه 15 اکتبر گزارش داد که فعالان سیاسی ایرانی در آلمان از طرف ماموران امنیتی ایران زیر نظر قراردارند و خود یا بستگانشان در ایران مورد تهدید قرار می گیرند.

مانفرد مورک، معاون اداره حفظ قانون اساسی آلمان در هامبورگ، در برابر پرسش گزارشگر این برنامه گفت که بر اساس اطلاعات آنها سازمان های امنیتی ایران مامورانی را در میان تظاهرکنندگان جا می دهند تا به شناسائی افراد بپردازند.
آقای مورک با این ترتیب گزارش مجله تلویزیونی پانومارا را مبنی بر اینکه "سازمان امنیت ایران در صدد است تا هنگام تظاهرات مخالفان محمود احمدی نژاد آنها را مورد شناسائی قرار دهد" تائید کرده است.
معاون اداره حفظ قانون اساسی هامبورگ افزود : اداره او مدارکی را در اختیار دارد که هویت شرکت کنندگان در تظاهرات مخالف از طریق تصویر برداری و با هدف های مشخص شناسائی می شود.

در گزارش "پانوراما" آمده است که طبق اظهار سازمان دهندگان تظاهرات اعتراضی نسبت به نتایج انتخابات ایران در آلمان شرکت کنندگان در تظاهرات و بستگان آنها در ایران مورد تهدید دستگاههای امنیتی ایران قرار گرفتند و این موضوع هم مورد تائید آقای مورک قرار گرفته است. آقای مورک همچنین تائید کرد که مخالمان رژیم هنگام سفر به میهن خود نیز مورد آزار قرار می گیرند.
به قرار گزارش پانوراما دولت ایران سعی می کند در این مورد دولت آلمان را هم تحت فشار قرار دهد و حتی وزارت خارجه آلمان در پاسخ به این برنامه آنرا تائید کرده است.

این در حالی است که آقای علیرضا شیخ عطار سفیر ایران در آلمان ادعای وزارت خارجه آلمان را بشدت رد کرده و می گوید: چنین کاری نه بصورت کتبی و نه شفاهی وجود خارجی ندارد و در مورد تظاهرات خبرها پر از دروغ است.
اعلام پیروزی محمود احمد نژاد در انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد تظاهرات گسترده رای دهندگانی که آن را آمیخته به تقلب می دانستند در پی داشت. این اعتراضات حتی به شهرهای اروپا و آمریکا نیز کشیده شد.

برخورد خشونت آمیز حکومت ایران با معترضان که شماری کشته به جا گذاشت با محکومیت بین المللی از جمله از سوی آلمان روبرو شد.