Tuesday, 18 November 2008

فقر و حقوق بشر اقلیت های ایران

متن سخنرانی در دانشگاه اکسفورد انگلستان

من قبل از هر چیز تشکر می کنم از دعوت من برای سخنرانی در این قدیمی ترین دانشگاه انگلیسی زبان در جهان. همچنان که شعار دانشگاه اکسفورد "هفتصدسال تربیت دولتمردان جهان است" این دانشگاه را در موقعیتی یگانه در جهان قرار می دهد.

سازمان حقوق بشر اقلیت های ایران در ابتدای سال 2008 تشکیل شد. من قبل از اینکه به دلایل تشکیل این سازمان بپردازم در مورد نام این سازمان توضیحاتی خدمت شما عرض می کنم.

ما برای انتخاب نام مناسب برای سازمانمان دچار مشکل بودیم. نمی توانستیم نامی را انتخاب کنیم که با معیارهای بین المللی سازگار نباشد. ما نمی توانستیم نام ملت را انتخاب کنیم چرا که با معیارهای بین الملل سازگار نبود و از طرفی گروه های دینی را پوشش نمی داد. دیدیم واژه اقلیت بهترین انتخاب است. هرچند که راضی نیستیم. از نظر ما کرد، عرب، بلوچ، ترکمن و ترک صد البته که ملت هستند. در مورد نام اقلیت باید دو نکته را در نظر گرفت. یکی اینکه فارس ها هم اقلیت هستند. دوم اینکه جمعیت هر کدام از این گروه های عرقی و نژادی نسبت به کل جمعیت می شود اقلیت. و غیر فارس ها در ایران در کل اکثریت هستند. در ایران هیچ ملتی جمعیتش از مجموع جمعیت دیگر ملت ها بیشتر نیست. نکته دیگر در مورد پسوند ایران است. ایران در اینجا صرفا اشاره به موقعیت جغرافیایی است و نه بیشتر. من خودم را ایرانی نمی دانم. بجای این ملت ها نمی توانم حرف بزنم ولی حدسم این است که بسیاری مانند من فکر می کنند.

اصولا کلمه ایران کلمه ای نژاد پرستانه است. در زمان نازی ها، وزیر اقتصاد آلمان به نام هاملر شاخت به سفیر ایران در برلین پیشنهاد می کند که شما که خونتان مثل ما آریایی است و بر دیگران برتری دارید، چرا نام کشورتان را از پارس به نامی تغییر نمی دهید که برای همه روشن باشد که این کشور آریایی است؟ سفیر ایران هم این پیشنهاد را به رضا شاه می رساند و حکومت ایران دستور می دهد که نام ایران در مکاتبات رسمی استفاده شود. خب هیچکس از این نام نباید خوشش بیاید. اساس این نام نژاد پرستی است. ایران به معنای محل تجمع آریایی ها است. هر چند که نام سابق یعنی پارس هم نشانه سرکوب و نادیده گرفتن باقی ملت ها در ایران است. این روایت را البته فارس ها در ایران سانسور کرده و دلایل نامگذاری ایران را منتشر نمی کنند.

دلایل تشکیل این سازمان چند دلیل اساسی به شکل زیر بود که اولا سازمانی که به شکل چتری تمام اقلیت و ملت ها را در بر بگیرید و به شکل اختصاصی روی آنان کار بکند، وجود نداشت. سازمان های حقوق بشر مربوط به هر کدام از این ملت ها و ادیان البته وجود دارند. ما سعی کردیم این خلا را پر کنیم.

دلیل دیگر این بود که اکثر این سازمان ها به زبان انگلیسی گزارش ندارند. به زبان فارسی، عربی، کردی، ترکی و غیره می نویسند در حالی که زبان بین المللی و رسمی در مسایل حقوق بشر همانند دیگر مسایل بین المللی، انگلیسی است. سازمان های بین المللی مختلف که در مورد حقوق بشر در ایران کار می کنند اکثرا کارکنان و محققان شان انگلیسی می دانند. بنابراین ما تصمیم گرفتیم که فقط به زبان انگلیسی بنویسیم تا کمی این خلا را هم پر کنیم.

به هر حال سازمان ما رابطه مستقیمی با سازمان های حقوق بشر ملت های مختلف دارد. چرا که این سازمان ها در کار خودشان اختصاصی کار می کنند و از مسایل منطقه خودشان بیش از هر کس دیگری آگاه هستند و در کل سطح کار و کیفیت کارشان بالاست.

وضعیت حقوق بشر اقلیت های ایران

ملت های ایران تحت فشار روزمره هستند. تعداد زیادی از فعالین ترک به تازه گی دستگیر شده اند. در سالهای اخیر بسیاری از عرب ها اعدام شده اند. نمونه های زیادی گزارش شده است که کردها تحت شکنجه به قتل رسیده اند. در بلوچستان مساجد را ویران کرده اند و فعالان حقوق بشر را اعدام کرده اند.

از زمان روی کار آمدن احمدی نژاد، مسیحیان، سنی ها، بهایی ها و مندایی ها، همه گی تحت فشار روز افزون هستند. مسیحیانی که تغییر دین داده باشند را مجبور می کنند که دین خود را ترک کنند. مساجد سنی ها را خراب کرده، چند روحانی سنی را اعدام کرده، عده دیگر را به شکل آدم ربایی دستگیر کرده و به زندان انداخته اند. بهایی ها را از داشتن شغل، ملک و تحصیلات عالی محروم کرده و حتی در پایان خدمت سربازی ممکن است که برگه سربازی به ایشان ندهند. مندایی ها را از داشتن اتحادیه صنفی محروم کرد و فشارهای مختلفی به آنان وارد می کنند.

جمیله کعبی یک خانم عرب احوازی همراه با پنج کودک در حالی که در دفتر سازمان ملل به عنوان پناهنده قبول شده و شناخته شده است، توسط حکومت سوریه دستگیر می شود و به ایران برگردانده می شود. همین روزها آقای صادق کبودوند پایه گذار سازمان حقوق بشر کردستان را فقط به جرم دفاع از حقوق کردها 11 سال زندان محکوم کردند و حکم قطعی شد. یعقوب مهرنهاد که یک فعال فرهنگی در بلوچستان بود و کنسرت موسیقی برای جوانان آن منطقه ترتیب داده بود را اعدام کردند. روحانیون ترکمن را مجبور می کنند که خطابه های خود را براساس متن های از قبل تنظیم شده توسط حکومت، بخوانند.

ریشه فقر چیست؟ عدم مدیریت این ملت ها به دست خودشان و عدم سرمایه گذاری عامدانه حکومت ایران در این مناطق موجب فقر و افزایش بیکاری در این مناطق شده است. عرب ها از کار در صنایع نفت محروم شده اند. در مناطق کردی برای ایجاد اشتغال سرمایه گذاری نمی شود. مواد مخدر را در بلوچستان رواج می دهند. و به شکلی سیستماتیک ملت های ایران را در گرسنگی و فقر نگاه داشته اند. که این یک جرم بین المللی است.

در مناطق عرب نشین الاحواز مردم با مشکل شدید آب مواجه هستند. آب سالم و بهداشتی در این مناطق وجود ندارد. آب مناطق الااحواز را از طریق ساختن سدهای بزرگ و لوله کشی های وسیع به مناطق غیر عرب می برند. مشابه همین مشاکل در مناطق بلوچ نشین وجود دارد. مردم در بسیاری از مناطق بلوچ نشین هنوز از آب چاه استفاده می کنند.

مهمات باقی مانده از دوران جنگ ایران و عراق و میدان های مین در مناطق مرزی غرب در زمین های عرب ها و کردها که البته الان به مناطق مختلف هم سرایت کرده است و ما در گزارشی به شکل مفصل به آن پرداخته ایم، موجب عدم رشد کشاورزی در این مناطق شده است، آب های زیر زمینی را مسموم کرده و تقریبا هر هفته از مردم روستایی قربانی می گیرد که اکثر قربانیان کودکان و زنان هستند.

در مناطق ترک نشین گزارش شده که سقف یک مدرسه بر سر دانش آموزان فرو ریخته است. این وضعیت مدارس است. ملت ها از تحصیل به زبان مادری خود ممنوع هستند. یک دختر کرد را از دانشگاه سنندج به علت پرسیدن سوالی به زبان کردی اخراج کردند.

در این مناطق دولت برای بیمارستان و مراکز بهداشتی و درمانی سرمایه گزاری نمی کند. در عوض در چیزی که سرمایه گزاری می کند افزایش پایگاه های سپاه پاسداران و بسیج است، که مردم را بیشتر و سخت تر سرکوب کند.

مردم عرب الاهواز که بر دریایی از نفت و گاز زندگی می کنند از داشتن حتی یک درصد سهم از فروش نفت محروم کرده اند. شما در هیچ کجای دنیا مانند اهواز، نسبت فقر را به مردمی که می بایست ثروتمند باشند اینقدر بالا نمی بینید. زندانی عرب را در حین اعتصاب غذا اعدام کرده اند.

تمام این ثروت عادلانه تقسیم نشده به شهر ها و مناطق فارس نشین می رود. و همچنین صرف توسعه مخفی سلاح های کشتار جمعی و حمایت حکومت ایران از گروه های تروریستی در عراق، افغانستان و باقی مناطق می شود.

تمام احزاب مرتبط به این ملت ها در خارج از ایران هستند. رژیم خامنه ای در ایران به هیچ حزب عرب و کرد و بلوچ و ترک و ترکمن اجازه نمی دهد که در ایران دفتر داشته باشد و آزادانه فعالیت کند. رسانه ها غیر دولتی به شکل کلی ممنوع هستند. اینترنت سانسور می شود و داشتن دیش تلویزیون ماهواره ای در خانه جرم است. سازمان عفو بین الملل از همان سال تاسیس یعنی 1961 از ورود به ایران و فعالیت در ایران منع شده است.

مشکلات ملت های ایران البته فقط مال دوران جمهوری اسلامی نیست. دوران پهلوی همین سرکوب ها به اشکال مختلف ادامه داشته است. رضا شاه اصولا عامل تمام بدبختی و نکبت ملت های ایران است.

راه حل اما کجاست؟

راه حل به نظر من یک رفراندوم تحت نظر سازمان ملل است برای اقلیت و ملت های ایران که آینده خودشان را خودشان تعیین کنند. اگر حکومتی سرکوب گر نباشد همواره از رفراندوم استقبال خواهد کرد. حکومت دموکراتیک مشکلی با رفراندوم ندارد. این حکومت دیکتاتور است که از رفراندوم می هراسد.

این حق هر ملتی است که سرنوشت خودش را خودش انتخاب کند.

رضا وشاحی
دانشگاه اکسفورد انگلستان
ششم نوامبر 2008

No comments: