Monday 11 April 2011

نوروز را جشن نگیریم


رضا وشاحی

11.04.2011

آقایی احوازی به من زنگ زد و جشن نوروز را تبریک گفت. برای من عجیب بود.  مگر ما نمی دانیم که جشن نوروز و چهارشنبه سوری یکی از ابزار فرهنگی نفوذ فارس ها در اهواز است؟ و هیچکدام از این  مناسبات در فرهنگ عربی اهواز جایی ندارند. نه ایران کشور ما است، نه ما ایرانی هستیم و نه نوروز جشن ملی ما است. من نمی دانم چرا روشنفکران ما در این باره نمی نویسند. مگر می ترسیم به قبای فارس ها ور بخورد؟ بنویسیم و افشا کنیم.

اصولا استعمار به همین شکل عمل می کند. با جایگزین کردن فرهنگ خود (آشپزی، موسیقی، فیلم و جشن و غیره) می خواهد فرهنگ ساکنین اصلی را محو و نابود کند. چرا؟ برای اینکه مقاومت سیاسی شکل نگیرد. برای اینکه مقاومت سیاسی اساس اش بر فرهنگ ساکنین اصلی است. اگر فرهنگ ساکنین اصلی نباشد، خب چه مقاومتی می تواند شکل بگیرد؟ این  است که از دوران رضا شاه  تاکنون نه فقط در قسمت ایجاد موزه و تاریخ باستان ایلامی، عربی، آرامی و آشوری در منطقه سرمایه گذاری نشده است بلکه بسیاری از نمونه ها و آثار فرهنگی را هم غارت و نابود کرده اند.
نویسندگان فارس مثل صادق هدایت و بسیاری دیگر سعی بر حقیر نشان دادن فرهنگ عربی داشته اند که کسی به سراغ اش نرود و در ضمن فرهنگ فارس ها را بتوانند به راحتی جایگزین کنند. این را هم در سطح بین المللی انجام داده اند. اجازه حفاری و اکتشاف به دانشگاه های جهان نداده اند. موزه های جهان را هم به سویی سوق داده اند که گویی فقط فرهنگ خرافاتی آریایی در ایران بوده است و با سرمایه گذاری های زیاد توانسته اند این پروژه ها را جلو ببرند. هدف بعدی ما می بایست آگاه کردن این موزه ها باشد و ایجاد موسسات فرهنگی برای حفظ و انتشار فرهنگ باستانی احواز.
   
ما عرب ها با جشن نوروز هیچ رابطه ای نداریم. عید نوروز اساس هویت ایرانی و فارس ها و کردها، بلوچ ها و برخی ترک هاست. ولی ما اینجا از نظر احترام به این اقوام صحبت نمی کنیم. صحبت از قوم فارس است که بر قدرت مسلط است، ما را سوسمار خوار می خواند، نفت و گاز و ثروتهایمان را از سال 1925 تاکنون دزدیده و فرزندانمان را شکنجه و اعدام کرده و می کند، و در خارج از ایران هم فعالین اهوازی را ترور می کند، اصلا جایز نیست که فرهنگ نوروز را جشن بگیریم.

و تازه به همین دلیل نزدیکی بین فارس ها و کردها و بلوچ ها است که متاسفانه برخی احزاب این ملت ها حاضر به استقلال از ایران نیستند و تعارف می کنند و صحبت از خودمختاری و غیره می کنند. چرا که بر این عقیده هستند که هویت مشترک دارند و داشتن نوروز را هم مثال می زنند. نصیحت من به این احزاب این است که تعارف را می بایست کنار گذاشت. استقلال حق ما و شماست. استقلال حق هر ملتی است که خود را ملت بداند.  

و این ( نداشتن فرهنگ مشترک نوروز ) وجه تفاوت حرکت ملت احواز با این ملت ها است. ما در زمینه فرهنگی غیر از دین شیعه هیچ عامل دیگری برای پیوند با فارس ها نداریم. و برای این عامل دینی شیعه هم می بایست راه حلی پیدا کرد. که این پیوند با فارس ها مشکلی است بزرگ. علت اینکه بعضی اهوازی ها برای مثال در دوران جنگ وارد جنگ با برادران عرب خود شدند همین ارتباطات شیعه و البته خریت مذهبی بود. یعنی یک عرب اهوازی که نفت و ثروتهایش را غارت کرده اند برای جلوگیری از ورود ارتش عراق( که البته حکومت عراق هم برنامه های دیگری داشت) در مقابل برادر عرب خود می ایستد. وارد سپاه و بسیج شدند و امروز البته تاسف می خورند. چرا که آن وقت جوان بودند و تحت تاثیر انقلاب و شعارهای مذهبی بودند. راه حل مساله دینی در احواز هم سنی شدن نیست. که این فقط موجب اختلافات بیشر می شود. راه حلش ترویج عقل گرایی و سکولاریسم و جدا کردن دین از سیاست است. تا حکومت ایران نتواند از طریق دینی به حکومت ظلم و ستم در اهواز ادامه دهد.

نکته دیگر این است که نوروز جشن بهار نیست. و فارس ها دروغ های زیادی در این مورد نوشته اند. جشن باز گشت روح مردگان است! آخر جشن گرفتن روح مردگان که به خانه هایشان برگردند مگر چیزی غیر از خرافه است؟ نگاه کنید به مطالعات پروفسور ویلهلم لودویک گایگر.
Heinz Bechert (1976), Wilhelm Geiger: His Life and Works

 برای ما احوازی ها البته نوروز معنایی جز یادآوری ظلم و اشغالگران فارس ندارد.  مطلب دیگر این است که جشن نوروز بر اساس خرافه پرستی است و روز تولد زرتشت است و ما اصولا عرب زرتشتی نداریم. اینها با تبلیغات خود از ضعف فرهنگی کنونی ما عرب های اهواز استفاده کرده اند و فرهنگ زرتشتی را به عنوان یک نمونه فرهنگ متعالی معرفی کرده اند که اصلا اینگونه نیست و دین زرتشتی دینی پر از خرافه و بسیار عقب مانده است.

تازه جالب است که مراسم نوروز هم در نهایت ریشه آریایی ندارد و ریشه اصلی اش از اقوام و ساکنین اصلی قبل از هجوم آرایایی ها منطقه بوده اند. نگاه کنید به کارهای کریستین  اندرسون.     مورخین و باستان شناسان قلابی فارس البته این را کتمان می کنند. و مانند بسیاری مطالب تاریخی دیگر ریشه اش را فرهنگ آریایی جا زده اند.

نوروز را جشن نگیریم و راه نفوذ فرهنگ عقب مانده فارس ها را در منطقه اهواز ببندیم.

.

No comments: