Monday 13 June 2011

نقدی بر مصاحبه حسن راضی با تلویزیون الجزیره: تئوری توطئه و متهم کردن غربی ها



رضا وشاحی

13.06.2011


من بر آنم که نقدهای کوتاهی بر مصاحبه های فعالین اهوازی با شبکه های تلویزیونی بین المللی بنویسم. صحبت کردن در تلویزیون ها افزایش پیدا کرده است و نیاز است که این برنامه ها را نقد کنیم تا باب گفتگویی باز شود. گویا این هم تداوم فرهنگ شفاهی ما است که البته چون ثبت می شود حداقل فرصتی بدست می دهد که با استفاده از تکنولوژی مدرن دوباره بینی و مطالعه شود. نقد کردن تنها راه به جلو رفتن است. و هدف از این نقدها البته این است که از این میان راه و روش سخن گفتن و مطرح کردن قضیه اهواز را به شکل بین المللی بحث کنیم. محافظه کاری و نان به هم قرض دادن و تعارف کردن در فرهنگ احوازی ما نمی بایست جایی داشته باشد. خصوصا وقتی که صحبت از منافع ملی اهواز می شود. لینک این مصاحبه را در پایین این نقد می توانید مشاهده کنید.


مصاحبه اهوازی ها با شبکه های خبری بین المللی البته نقطه بسیار مهمی است. و از این جهت من به آقای حسن راضی تبریک می گویم. آقای حسن راضی از پرکارترین این مصاحبه شونده گان و گویندگان در تلویزیون های عربی و بین المللی می باشد.


در این مصاحبه آقای حسن راضی متاسفانه  اتهامات سلطتنت طلب ها و کمونیست های ایران  مورد اینکه حکومت ایران را غربی ها سر کار آورده اند و غربی ها ایران را حمایت می کنند، تکرار نمودند. که این تئوری توطئه یک مشکل بزرگ است.


این یک دیدگاه بسیار ژورنالیستی چپ از نوع آبکی است. تاکنون هیچ مدرکی به دست نیامده است که انقلاب ایران را آمریکا ایجاد کرد و اکنون هم از حکومت ایران حمایت می کند.

اینکه در آستانه انقلاب ضد و بندی صورت گرفت ودر بحبوحه انقلاب آمریکایی ها با خمینی تماس می گیرند و  در مورد عدم قدرت گرفتن کمونیست های پیرو اتحاد جماهیر شوروی در آینده ایران مذاکره می کنند، دلیل بر آمریکایی بودن انقلاب نمی شود. این خمینی دیکتاتور بود که بعدا زیر قول و قرارها با جناح های مختلف زد و چهره واقعی خود را نشان داد. گناهان خمینی را نمی بایست بر گردن آمریکا انداخت.


 قدرت های بین المللی برای حفط منافع خود طبعا از نیروهایی که در زمینه خاصی به آنان نزدیک تر باشند حمایت می کنند. این متفاوت است از ایجاد انقلاب کردن و بر سر کار آوردن یک رژیم جدید. در مورد خمینی عدم وجود نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در ایران و طبعا در منطقه بود که خمینی را به غرب نزدیک نمود. و نیروهای اسلامی با نیروهای کمونیست به شکل طبیعی میانه خوبی ندارند. و به همین دلیل بود که آمریکا در افغانستان از نیروهای مسلمان که به مجاهدین مشهور شدند، حمایت نمود. همین امروز که تغییر در مصر شروع شده است این طبیعی است که آمریکا به دنبال متحدی جدید باشد. متحدی که نزدیکی بیشتری با سیاست های آمریکا داشته باشد و این حمایت ها البته به معنای این نخواهد بود که این متحد جدید دست نشانده آمریکا و غرب خواهد بود! ما باید از این افکار دوری کنیم. انقلاب ایران اشتباه بود ولی ساخته افکار شیعه، ملی و چپ موجود در ایران بود. هیچ دلیلی وجود ندارد که شما بگویید خمینی را غرب بر سر کار آورد. اشتباه جمعی همه بود که یک پیرمرد را سر کار آوردند و بعد که در بطری باز شد و دیو بیرون آمد، از کنترل خارج شد. تئوری توطئه بیماری سیاسی است که تحلیل های سیاسی ما زرد و کم رنگ نموده است. مخرج مشترک بسیاری از تحلیل های ما نسبت به قضایای ایران و منطقه وجهان نفود غیر واقعی قدرت های خارجی می باشد که صحیح نمی باشد.


ما می بایست فراموش نکنیم که عامل سرکوب ملت اهواز در حال حاضر آیت الله خامنه ای، احمدی نژاد و سپاه و اطلاعات ایران و در کل نظام ملاهای ایران می باشد این ربطی به کشورهای غربی ندارد.


تایید قتل و اعمال تروریستی یکی دیگر از خطاهای حسن راضی بود. ما می بایست خشونت را نفی کنیم. خشونت هیچگاه به سود ما نبوده است.


گفتن اینکه محاصره اقتصادی اخیر غرب  بر علیه ایران- که یکی از بهترین کارهای غربی ها در سالهای اخیر بوده است – فقط بر علیه مردم در ایران است، و مردم فقط ضرر می کنند، یک خطای بزرگ دیگر بود. واقعیت این است که این محاصره ها قدرت اقتصادی و به طبع قدرت نظامی ایران را بسیار کاهش داده است. عمق اختلافات را بین لایه های حکومت افزایش داده است.


ما می بایست از این نوع تفکر دوری کنیم که تمام مشکلات احواز تقصیر غربی هاست و غربی ها عامل انقلاب ایران بوده اند و غربی ها حکومت خامنه ای را حمایت می کنند. این به نفع قضیه اهواز نمی باشد و همچنین بر هیچ  مدرک تاریخی بنا نشده است. ای کاش آقای حسن راضی و دیگران چند کتاب در مورد تاریخ معاصر ایران می خواندند و از این افکار تئوری توطئه فاصله می گرفتند.


 احزابی مانند جبهه مردمی دموکراتیک اهواز می بایست افکار خود را رفورم کنند. هنوز بر طبل افکار چپ و پان عربیسم کوبیدن مشکلی را حل نمی کند. تمام احزاب چپ در دنیا بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شروع به رفورم و بازخوانی چپ کرده اند، من هنوز ندیدم چپ های اهوازی ما شروع به این کار کرده باشند. مصاحبه آقای حسن راضی نشان می دهد که این حزب نیاز به رفورم بسیار عمیقی دارد.( ایشان البته گویا اکنون از این حزب جدا شده اند)


سوال من این است با این نوع افکار چپ و به شدت ضد غربی، چرا ما تعجب می کنیم که کشورهای غربی به اپوزیسیون اهوازی اهمیت ندهد؟ با این دیدگاه ضد غربی و چپ و قومی طبعا غرب بسیار از قضیه اهواز فاصله خواهد گرفت. غرب هیچگاه از حرکت های چپ و ضد نظام سرمایه داری- همراه با دیدگاه های ضد غربی، و پان عربیسم- در احواز حمایت نخواهد کرد.


بهرحال ارائه آمار در مورد فقر، بیکاری و سرکوب های حقوق بشر در اهواز البته کار مفید و مثبتی است که آقای حسن راضی در این مصاحبه بسیار در مورد آن صحبت کرده اند. ولی این صحبتها در میان گفتارهای پر چالش گم شدند.


لینک گفتگو را اینجا ببینید:



No comments: