Friday 3 June 2011

اهواز و فاجعه ریزگردها؛ سوء‌ مدیریت دولت‌ها

طیبه موسوی*
احياي تالاب‌ها مؤثرترين راهكار
از سال 1380 مردم خوزستان با مشکل تازه‌ای روبه‌رو شدند، پیش از این توفان‌های گرد و خاک به‌ندرت روال عادی زندگی مردم را مختل می‌کرد، اما از سال 1380 تا به امروز ریزگردها همچون پدیده شوری آب، زندگی مردم خوزستان را مورد تهدید جدی قرار داده است. افزایش مراجعین بیماران قلبی و ریوی به اورژانس‌ها در اثر آسم و آلرژی که در موارد حاد به فوت افراد انجامیده، خسارات شدید اقتصادی بر مزارع کشاورزی و صنایع وابسته به آن و افزایش مهاجرت از استان، از پیامدهای این پدیده است. به‌تدریج ریزگرد از شهرهای مرزی استان خوزستان فراتر رفت و به استان‌های دیگر نیز سرایت کرد. متأسفانه با گذشت زمان بر غلظت و پایداری آن نیز افزوده شد، به‌طوری‌که در سال1389 بيش از 17 استان كشور با جمعيتي افزون بر 52 ميليون  نفر و گستره‌اي به مساحت بيش از يك‌ميليون كيلومترمربع از كشور تحت‌تأثير آن قرار گرفته است. باوجود خسارات فراوانی که ریزگرد بر سلامت و معیشت مردم ایران و کشورهای منطقه وارد کرده است متأسفانه دولت‌های ایران، عراق، ترکیه، سوریه و عربستان که می‌توانند در کنترل این پدیده نقش ایفا کنند پس از نشست‌های فراوان هنوز راه‌حلی برای رفع این معضل نیافته‌اند. در این مقاله سعی شده پس از نگاهی به پدیده ریزگرد و خسارات زیستی و اقتصادی آن به گسترش این پدیده در ایران و بویژه استان خوزستان پرداخته و در آخر نيز درباره علل مختلف وقوع این پدیده بحث می‌شود. تفاوت در علت‌یابی به ارائه راه‌حل‌های متفاوتی ازسوی مسئولان و کارشناسان انجاميده، اما هنوز راهکار اجرایی برای رفع این فاجعه زیست‌محيطی ارائه نشده است.
ریزگردها و پیامدهای زیستی آن
نباید ریزگردها را با توفان‌های شن که در بسیاری از مناطق صحرایی و بیابانی وجود دارد یکسان گرفت. ریزگرد عمدتاً پدیده‌ای مخلوق دخل و تصرف انسان در طبیعت است، درحالی‌که توفان شن پدیده‌ای طبیعی است. توفان‌هاي ریزگردDust storm  و توفان‌هاي شن Sand storm  از نظر هواشناسي پدیده‌های متفاوتی هستند، مهمترین تفاوت این دو در اندازه ذرات تشکیل‌دهنده آنهاست. ذرات ریزگرد بسیار کوچکتر از ذرات تشکیل دهنده شن است. ذرات شن 2 تا 7 برابر درشت‌تر از ذرات ریزگرد است، همین تفاوت در ابعاد موجب تأثیرات بسیار مهمی می‌شود. ذرات ریزگرد به‌دلیل کوچکی (کمتر از 10 میکرون یا یکصدم میلیمتر) می‌توانند آسیب شدیدی بر فعالیت حیاتی گیاهان و جانوران  وارد کنند. ازسوی دیگر این ذرات به‌دلیل حجم و وزن بسیار اندک شعاع بسیار بزرگتری را تحت پوشش قرار می‌دهند و در ارتفاع بسيار بالاتري از سطح زمين حرکت كرده و مسافت‌هاي بسيار طولاني را مي‌پيمايند و مي‌توانند تعدادي از شهرهاي يك يا چند کشور يا حتي قاره‌اي را تحت‌تأثير قرار دهند، از همین‌رو ریزگردها ناقلان انواع ویروس‌ها و موجودات زنده از یک منطقه به مناطق بسیار دوردست هستند؛ پدیده‌ای که به‌ندرت در توفان‌های شن و ماسه رخ می‌دهد.  
همان‌طورکه گفته شد مهمترین تفاوت ریزگرد (گرد و غبار) و توفان شن و خاک در میزان قطر ذرات آن است. توفان شن و خاک شامل ذرات با قطری بین15 تا60 میکرون(1) است، درحالی‌که ذرات ریزگرد کمتر از 10 میکرون قطر دارد. ذرات درشت شن و خاک حداکثر می‌توانند به داخل بینی، دهان و حلق راه پیدا کنند، اما از آنجا که غیرقابل تنفس هستند، تهدید جدی برای سلامت مردم ایجاد نمی‌کند، زیرا سیستم تنفسی انسان آن را دفع می‌کند، اما ذرات ریزگرد می‌توانند به اعماق و نواحی حساس مجرای تنفسی و ریه نفوذ کنند. افزون بر این ریزگرد ممکن است با ذرات جامد و يا مايع (آئروسل=گاز و گرد) معلق در هوا همراه شده و به ناقل اجسام و موجودات مختلف تبدیل شوند. مثلاً گاز so2  موجود در هوا مي‌تواند ابتدا در رطوبت هوا حل و سپس در سطح ذرات ریزگرد جذب شود، بنابراین ذرات گرد و غبار مي‌توانند عاملي براي انتقال بسياري از مواد شيميايي خطرناك باشند. این مواد آلاینده خطرناک می‌تواند سرب، نيكل، آهن، مس و ساير مواد فعال كاتاليزوري‌ که حاصل از سوخت‌های فسیلی است و یا فلزات سنگين مثل سرب، جيوه و كروم باشد. حشره‌كش‌ها و سموم دفع آفات نباتي نیز از دیگر آلاينده‌های هوا به صورت گرد و غبار هستند. ذرات كوچك گرد و غبار (كمتر از ۵ميكرون) مي‌توانند به‌وسيله باد و بعضي پديده‌هاي ديگر جوي به فاصله چند صد مايل منتقل شوند و تا سال‌ها در هوا معلق بمانند.
ذرات ریزگرد حمله خود را بر بدن انسان از چشم‌ها و پوست شروع مي‌كنند و باعث ايجاد سوزش و آلرژي مي‌شوند. ذرات با قطر كمتر از ۱۰ ميكرون مي‌توانند از فيلترهاي طبيعي بدن گذشته و وارد ريه‌ها شوند. ذرات با قطر كمتر از 5/2 ميكرون در بخش‌‌هاي عميق برانش‌هاي ريه (کیسه‌های هوایی شش) قرار گرفته و در آنجا مي‌مانند.  بعضي از موادشيميايي مثل جيوه مستقيماً از راه پوست وارد بدن می‌شوند و سایر موادشيميايي همراه اين ذرات وارد جريان خون شده و در تمام بدن انسان نفوذ مي‌كنند و مشكلات قلبي، كبدي، كليوي و... به‌وجود مي‌آورند.
يافته‌هاي پژوهشگران در ۱۰سال اخير نشان مي‌دهد ذرات گرد و غبار هوا، بيش از آنچه تصور مي‌شد براي سلامتي عمومي خطرناك است. آخرين پژوهش‌هاي دانشگاه نيويورك نشان مي‌دهد تماس طولاني با ذرات ريز گرد و غبار عاملي مهم در مرگ و مير ناشي سرطان ريه و بيماري‌هاي قلبي است. در اين تحقيقات كه بخشي از يك طرح مطالعاتي روي سرطان بوده و  روي ۵۰۰ هزار بزرگسال طي۱۶سال بين ۱۹۸۲ و ۱۹۹۸ صورت گرفته، معلوم شده  آمار مرگ و مير در اثر سرطان 8درصد براي هر ۱۰ميليگرم ذرات ريز (قطر ذرات كمتر از۲/۵ ميكرون) موجود در هوا افزايش مي‌يابد. نتايج جالب توجه اين است كه ذرات بزرگتر و آلاينده‌هاي ديگر موجود در هوا موجبي براي افزايش مرگ و مير نيست. نتايج مسلم مطالعات علمي نشان مي‌دهد بعضي از اين موارد مثل فلزات سنگين چون جيوه و سرب (حتي به مقدار بسيار جزئي) از راه جريان خون به سيستم مركزي اعصاب حمله‌ور مي‌شود و  اختلالات عصبي و افسردگي مزمن در افراد را به‌وجود مي‌آورد. وجود اين آلاينده‌ها در هواي تنفسي ما مي‌توانند در دورنمايي ترسناك باعث افسردگي و بيماري‌هاي عصبي دسته‌جمعي شوند. جیوه نیز از فلزاتی است که با جریان خون وارد مغز شده و براي همیشه در بافت‌های مغزی می‌ماند.
از دیگر نگرانی‌ها در مورد ریزگرد نقشی است که این پدیده در انتقال پاتوژن‌ها و  بعضی از میکروب‌ها بازی می‌کند. حمل‌ونقل پاتوژن‌ها از این نظر که ممکن است کمک به گسترش بیماری‌های گیاهی و حیوانی بین‌قاره‌ای کند به‌عنوان یک نگرانی خاص در مورد گرد و غبار به‌شمار می‌‌آيد. البته تا امروز هیچ گزارش تأیید‌شده‌ای از بیماری‌های عفونی انسان در ارتباط با گرد و غبارهای انتقالی بیابان که از راه دور منتقل شده باشد، وجود ندارد، اما تأثیر مستقیم میکروارگانیسم‌ها و موادشیمیایی همراه ذرات کوچک با مسائل و مشکلات زیست‌محیطی، ازجمله کاهش مرجان‌های دریایی، پدیده کشنده قرمز، و شیوع بیماری‌های قارچی در مزارع  مسلم شده است. افزون‌بر این  شمار زیادی از مرگ و میر دام‌ها بر اثر استنشاق گرد و غبار  نیز گزارش شده است، به‌طوری‌که توفان گرد و غبار پنجم ماه می سال1993 در چین تعداد 120هزار  رأس دام را کشت.(Shao & Zhao 2001)  
يكی دیگر از مشکلات احتمالی ریزگردها در ایران می‌تواند انتقال مواد رادیواکتیو باشد. از آنجا که مواد راديواكتيوی چون اورانیوم ضعیف شده ناشی از بمب‌های ارتش امریكا در عراق وجود دارند این مواد می‌توانند توسط ریزگردها به ایران منتقل و موجب مشکلات عدیده شوند. گرچه مسئولان محیط‌زیست ایران و عراق وجود هرگونه آلاینده‌ای در ریزگردهای ورودی ایران را شدیداً رد کرده و ادعا می‌کنند که وجود این آلاینده در هیچ یك از مراكز علمی تأيید نشده، اما نتایج تحقیقات دانشگاهی خلاف این ادعا را اثبات  می‌کند.(2) تحقیقاتی‌که از سوی  بخش زمین‌شناسی و شیمی دانشگاه چمران و پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری  روی نمونه‌هاي زيادي از گرد و غبار موجود در شهر اهواز و خاك‌هاي نزديك مرز ايران و عراق  صورت گرفته مؤید وجود آلودگي‌هاي شيميايي، ميكروبي و راديواكتيوي در این پدیده است. نمونه‌هاي مورد آزمايش در سه بازه زماني آناليز شده‌اند. این بررسی نشان داد که ميزان عناصري مانند اورانيوم، توريم، آرسنيك، سرب، روي، نيكل و كبالت در اين نمونه‌ها بيشتر از ميزان طبيعي آن است. با توجه به استفاده مكرر سلاح‌هاي ميكروبي، شيميايي توسط رژيم صدام و استفاده امريكا از سلاح‌هاي حاوي اورانيوم ضعيف شده، وجود اين آلودگي‌ها  دور از انتظار نيست.
ازسوي ديگر در اين مطالعات وجود ميزان بالايي از باكتري‌ها نيز گزارش شده است.(3) هرچند ميزان آلودگي ميكروبي شيميايي و هسته‌اي در اين گرد و غبارها ناچيز است، اما چون استان‌هايي كه در معرض اين آلودگي‌ها قرار دارند (خوزستان، فارس، بوشهر، لرستان و اصفهان) تأمين‌كننده اصلي محصولات كشاورزي و باغي كشورند همين آلودگي ناچيز هم مي‌تواند با ورود به چرخه غذايي، خطرات بزرگي را براي سلامت كل مردم كشور خلق كند.
متأسفانه هنوز اطلاعات جامعی از میزان مرگ و میر ناشی از مشکلات تنفسی حاصل از ریزگرد و آسیب‌های ‌زیست محیطی منتشر نشده، اما اخباری‌ که از منابع رسمی منتشر می‌شود نشان‌دهنده میزان شدید آلودگی ریزگرد است. بنابر اظهارات مدیرکل منابع طبیعی استان خوزستان  سالانه در استان‌های درگیر  بیش از ۱۵هزار بیمار  قلبی ـ ریوی در اثر وقوع ریزگردها به اورژانس مراجعه می‌کنند.(4) همچنین بنابر اعلام مدير مركز فوريت‌هاي پزشكي استان خوزستان تعداد 205 نفر  به ‌علت هواي آلوده در روزهاي 27 و 28 خرداد ماه سال 1389 مراجعه کرده‌اند كه 2نفر در تاريخ‌هاي فوق به ‌علت مسموميت تنفسي جان خود را از دست داده‌اند. همچنیناورژانس تهران از 48 مورد اورژانسی حملات قلبی و 58 مورد دیگر مربوط به مشکلات تنفسی طی دو روز 16 و 17  تیر 1388 خبر می‌دهد، در این  دو روز ریزگرد به تهران رسید و میزان گرد و غبار هوا به 9 برابر حد استاندارد بالغ گردید.(5)
از دیگر خسارات ریزگرد تأثیر آن بر کشاورزی و فضای سبز و صنایع وابسته به بخش کشاورزی است. غبار موجود در ریزگرد به علت دارا بودن قطر کمتر از 5 میکرومتر، با رسوب بر اندام‌هاي هوايي گياهان بویژه روزنه‌های برگ قادر است بر سلامت گياهان، بازدهي توليد و کيفيت محصولات زراعي و باغي به‌طور مستقيم تأثير بگذارد. کل فرايندهاي تعرق، تبخير و تنفس رويش‌های طبيعي و فضای سبز شهری که به‌طور مستمر در معرض آلودگي هوا به غبار واقع شده‌اند آسيب‌ديده و در شرايط حاد گياه از بين مي‌رود.(6) در همین راستا بنابر اعلام سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان بر اثر گرد و غبار خسارت 25میلیاردریالی به زنبورداران لرستانی وارد شد و 1200 زنبوردار شغل خود را از دست داده‌اند.(7) به نظر می‌رسد ریزگردها با نشستن بر گل‌ها و مسدودشدن روزنه‌های گیاهان شهدگیری زنبوران را هم مختل کرده است.  
این اخبار پراکنده همگی نشان‌دهنده عمق فاجعه زیست‌محيطي ناشی از ریزگرد است. شاخص‌هایی‌که در ادامه مقاله می‌آید بر ادامه روند بحران حاصل از ریزگرد در سال‌های اخیر مُهر تأیید می‌زند.
گسترش پدیده ریزگردها در ایران
با چند شاخص می‌توان گسترش پدیده ریزگرد در ایران را توضیح داد؛ شاخص نخست شدت غلظت ریزگرد است. بر اساس استانداردهای زیستی میزان مجاز ریزگرد در هوا 1500 میکروگرم در مترمکعب است و بیش از این میزان ریزگرد برای انسان و سایر موجودات زنده مشکل‌ساز خواهد بود (در جدول 1 میزان غلظت ریزگردها از سال 1380 تا 1389 نشان داده شده است). همان‌طورکه می‌بینیم میزان آن به 5 برابر در این دوره (1389-1380) افزایش یافته است. بر اساس اطلاعات زیر تعداد ذرات معلق در استان‌های درگیر از حدود 2000 به حدود 7000 میکروگرم در هر مترمکعب افزایش یافته است:
جدول  SEQ جدول_ \* ARABIC 1 ـ میزان ریزگرد در هوای استان‌های ایران
سال
1380
1381
1382
1383
1384
1385
1386
1387
1388
غلظت گردو‌غبار
2010
2560
3600
3440
2505
2740
8360
9360
6900
منبع: استخراج شده از سایت سازمان منابع طبیعی استان خوزستان
شاخص دوم تعداد روزهای غبارآلود  است، به‌طور متوسط تعداد روزهای غبارآلود از 6 روز به 66 روز در کشور افزایش یافته است:
جدول   SEQ جدول_ \* ARABIC 2 ـ تعداد روزهای غبارآلود شهرهای مختلف در سال‌هاي1388-1380

سال1380
1381
1382
1383
1384
1385
1386
1387
1388
تعداد روز
6
10
11
9
12
19
31
55
66
منبع: استخراج شده از سایت سازمان منابع طبیعی استان خوزستان






تعداد استان‌های درگیر از 3 استان در سال 1380 به 17 استان در سال 1389 افزایش یافته و در برخی از شهرها تعداد روزهای غباری به شدت افزایش یافته است. سازمان هواشناسی ایران تعداد روزهای غبارآلود را از سال1975تا سال 2005  منتشر ساخته است.(8)متأسفانه تعداد روزهای غبارآلود در سال‌های اخیر هنوز منتشر نشده است، اما اطلاعات موجود نیز نشان از افزایش شدید روزهای غبارآلود دارد. نکته جالب توجه این است که در سال  2000 (1380-1379)که 90درصد تالاب بین‌النهرین خشک شده به ناگاه در "بستان" که از شهرهای نزدیک تالاب است، تعداد روزهای غبارآلود  به82 روز یعنی حدود سه برابر افزایش می‌یابد و در این سال در شهرهای مرزی نیز حدود دوبرابر روزهای غبارآلود افزایش یافته است. در جدول زیر تعداد روزهای غبارآلود در شهرهای مختلف آورده شده است:

سال
1380
1382
1383
1384
1385
آبادان
84
39
84
49
79
اهواز
97
53
108
64
102
دهلران
56
29
32
40
49
بستان
82
37
109
62
97
خرم آباد
35
21
47
15
29
بوشهر
98
37
85
77
46
شیراز
80
51
90
57
52
منبع : استخراج شده از سایت سازمان هواشناسی ایران
افزایش تعداد روزها و مدت پایداری این پدیده در سال‌های اخیر نیز افزایش داشته است،  به‌طوری‌که اگر ریزگرد در سال 1380 به مدت48 ساعت (دو روز) ادامه داشته در سال 1388به مدت144 ساعت (حدود یک هفته) ادامه دارد.  با گسترش این پدیده روزهای تعطیلی ادارات و لغو پروازها نیز بیشتر شده، به‌طوری‌که از 4 پرواز لغو شده در سال1380 به 210 پرواز درسال 1388 رسیده است. در سال1380 مدارس و ادارات تعطیل نمی‌شدند، اما در سال 1388ریزگرد موجب 4 نوبت تعطیلی ادارات و 30 نوبت تعطیلی مدارس شده  است.(9)

جدول   SEQ جدول_ \* ARABIC 3- تداوم غبار و تعداد پروازهای لغو شده از سال 1380تا1388




سال
1380
1381
1382
1383
1384
1385
1386
1387
1388
طول‌ ساعت
48
48
40
36
48
48
72
84
144
لغو پرواز
4
2
3
3
0
3
47
232
210

شاخص‌های فوق نشان‌دهنده این حقیقت است که از سال 1380 تا 1388 تعداد روزهای غباری 10 برابر بیشتر و  میزان غلظت ریزگرد در این دوره 9برابر افزایش و مدت پایداری آن در هر بار از 2 روز به یک هفته افزایش داشته،  بنابراین خسارات ناشی از این پدیده بر انسان و سایر عوامل زیستی احتمالاً به شدت افزایش یافته است. در بخش بعدی به بررسی دلايل بروز پدیده ریزگرد می‌پردازیم.
علل پیدایش ریزگرد
سه علت برای وقوع و گسترش ریزگردها در جنوب و غرب ایران و کشور عراق ذکر می‌شود:
1ـ سدسازی  و پروژه‌های انتقال آب 2ـ خشکسالی  3ـ عوامل برون مرزی
1ـ سدسازی و پروژه‌هاي انتقال آب
سیلاب‌های فصلی در طول تاریخ موجب پیدایش تالاب‌های عظیم در جنوب ایران و عراق شده‌اند. با احداث سدهای بزرگ در ایران و ترکیه و اجرای پروژه‌های انتقال آب در عراق این تالاب‌ها خشک شده‌اند، درحالی‌که پیامدهای سدسازی اکنون برای کشورهای دنیا به‌خوبی روشن شده و بیش از ۳۰ سال است که در بسیاری از کشورهای جهان نه‌تنها دیگر سدی ساخته نمی‌شود، بلکه برخی سدها برچیده شده‌اند.  متأسفانه در ایران هم اینک ۵۸۴ سد در دست بهره‌برداری، ۱۲۸ سد در دست اجرا و ۵۵۳ سد نیز در کشور در دست مطالعه است.(10) ساخت سدهای بیشمار روی کارون، کرخه، جراحی، زهره و ...موجب خشکی تالاب‌های شادگان و هورالعظیم در خوزستان شده است. بر روی کارون به‌تنهایی ۳۸ سد ساخته یا در دست ساخت است و ۴۳ سد در دست مطالعه می‌باشد،(11) که موجب خشک‌شدن تالاب‌هایی شده که از این رودخانه آبگیری می‌کردند.
بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی، محافل دانشگاهی و سازمان‌های غیردولتی  در چند سال گذشته  سدسازی  و انحراف آب از رودخانه‌ها را مسئول خشکاندن دریاچه‌ها و تالاب‌های کشور ازجمله تالاب‌های خوزستان و مهمترین عامل غبارآلودگی خطرناک در جنوب غرب کشور  دانسته و نسبت به این بحران هشدار داده بودند. کانون دیده‌بانان زمین(12) که سازمان غیردولتی محیط‌زیستی است، در مهرماه 1383 نامه‌ای سرگشاده به رئیس‌جمهور می‌نویسد و در آن افزون بر اعتراض به انتقال آب از سرچشمه‌های کارون و سدسازی‌هایی که روی آن احداث شده، مسئولان را از تبدیل‌شدن کارون به سرنوشت دریاچه آرال بر حذر می‌دارد. طرح‌هاي بزرگ انتقال آب در دهه 1950 موجب خشك‌كردن درياچه آرال در دهه1980 شد و بستري از نمك به وسعت 36 هزار كيلومتر مربع برجاي گذاشت. توفان‌هاي شن و نمك كه حامل غبارهاي سمي آفت‌كش‌ها، كودها و سموم كشاورزي بودند براي مردم قزاقستان و ازبکستان انواع بيماري‌هاي تنفسي و سرطان‌هاي پوستي و ريوي را به ارمغان آورد.  بر اساس گزارش يونسكو در اين منطقه سلامت زنان باردار به علت كيفيت بد آب آشاميدني همچنان رو به وخامت است.  اغلب نوزادان مرده و ناقص‌الخلقه به دنيا مي‌آيند، به‌طوري‌كه اين منطقه يكي از بالاترين ميزان مرگ و مير نوزادان در جهان را داراست.
در همين زمينه در سال2000 برنامه محيط‌زيست سازمان ملل (UNEP) با انتشار گزارشي(13)  از وقايعي كه در سطح مجموعه تالاب‌هاي بين‌النهرين در حدفاصل بين دو كشور ايران و عراق رخ داده بود، به كشورهاي منطقه هشدار داد كه پيامد اين تخريب‌ها در كمتر از يك‌دهه آينده به يك بحران تبديل خواهد شد (تصویر 1 تغییر سطح تالاب‌های ایران و عراق را به‌خوبی نشان می‌دهد). همان‌زمان سازمان ملل اعلام كرد اميدوار است، انتشار اين گزارش به‌عنوان يك فراخوان براي كشورهاي منطقه و همسايگان دجله و فرات جدي تلقي شود و راه را براي برقراري ارتباط هر چه بيشتر بين آنها به‌منظور ‌بهره‌برداري عادلانه از منابع آب و برقراري صلح و امنيت هموار كند، اما متأسفانه اين هشدارها ازسوي هيچ‌يك از كشورهاي منطقه جدي تلقي نشد. در گزارش UNEP آمده كه سدسازي و احداث شبكه‌هاي زهكشي و آبياري، 90 درصد از بزرگترين و زيباترين تالاب خاورميانه را به بيابان و نمكزار تبديل كرده است. بهشت عدن که زمانی خاستگاه تمدن سومر و بابل بود با فعالیت‌های سدسازی بشری و پدیده افزایش گرمایش جهانی در این قرن کاملاً نابود خواهد شد و هیچ اثری از آن باقی نخواهد ماند. رودخانه‌های تالاب‌های بین‌النهرین در اثر سدهای ترکیه بر رودهای عظیم دجله و فرات به رودخانه‌های کوچکی تبدیل شده‌اند. کشاورزان زمین‌هایی را که زمانی حاصلخیز بودند  و امروز به بیابانی تبدیل شده‌اند، رها کرده‌اند.(14)
fertile-crescent
تالاب‌هاي بين‌النهرين، در منتهي‌اليه رودخانه كرخه و دجله و فرات قرار دارند. در سال 1973 پیش از جنگ ایران و عراق هر سه تالاب بین‌النهرین (هورالحمر و تالاب مرکزی و هورالهویزه) کاملاً سبز و پرآب بودند، اما در تصویر 2 که سال2000  را نشان می‌دهد  صدام  برای  سهولت حمل‌ونقل نظامی  تالاب‌های جنوبی را کاملاً خشک و به زمین سخت تبديل کرد. در 40 سال گذشته تركيه و عراق بيش از 32 سد بزرگ روي دو رودخانه دجله و فرات احداث كردند و پروژه‌هاي بزرگ انتقال آب مانند كانال صدام، وسعت اين مجموعه تالاب‌ها را به يك‌دهم مقدار طبيعي خود تقليل داد. ايران نيز با ساخت سدهاي متعدد در حوزه آبريز كرخه، ‌ورودي آب هورالعظيم را كاهش داده است، به اين ترتيب اگر چه تا سال 1977 سدها و کانال‌هاي آبياري متعددي در حوزه آبريز دجله و فرات در ايران، ترکيه، عراق و سوريه ساخته شد، اما عمده تغييرات رخ داده در بين‌النهرين از سال 1999 آغاز شد. هر چند افكارعمومي، فاجعه نابودي بين‌النهرين را تنها به حكومت صدام‌حسين در دهه 90 ميلادي نسبت مي‌دهد، اما گزارش سازمان ملل نشان مي‌دهد كه دولت تركيه بيشترين سهم را در سدسازي و مسدودكردن جريان آب دجله و فرات داشته است. طرح‌هاي مديريت منابع آب دجله و فرات در ترکيه در سال 1977 آغاز شد و تا سال 1989 در قالب اين برنامه 22 سد و 19 نيروگاه آبي ساخته شد که آب مورد نياز 7/1 ميليون هکتار از اراضي کشاورزي را با حجم ذخيره مخزن 32 ميليارد متر‌مکعب تأمين مي‌کرد. در قالب همين پروژه در سال 1992 سد آتاتورک با حجم مخزن 30 ميليارد متر مکعب به همراه تونل انتقال آب Sanliurfa احداث شد. مهمترين سازه انسان ساخت روي دجله نيز سد Ilisu در تركيه است. مي‌توان گفت عمده تغييرات تالاب‌هاي بين‌النهرين در فاصله سال‌هاي 90 تا 95 ميلادي به وقوع پيوست، به‌طوري‌که در اين زمان از 3121 کيلومتر‌ مربع "هور مرکزي" تنها 98 کيلومتر مربع باقي ماند که نشان مي‌دهد حدود 97 درصد آن در مدت 5 سال از بين رفته است.(15)

From wetlands to dry lands: the destruction of the Mesopotamian marshlands (map/graphic/illustration)
تصویر1ـ برنامه عمران سازمان ملل(16)
سال 2003 پس از برکناری صدام، ساکنین مدن (شهراطراف تالاب) که از سال 1990 به‌دلیل خشک‌شدن تالاب و از ترس صدام به ایران پناهنده شده بودند با گاومیش‌هایشان به تالاب بازگشتند و دولت جدید با اجرای طرح مدیریت جامع آب، کانال انحرافی را تخریب و دوباره مسیر آب دو رودخانه را به تالاب‌ها بازگرداندند. در اکتبر2007 حدود 68 درصد از تالاب‌ها دوباره احیا شدند.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/2/25/IraqMarshesAnnotated.jpg

تصویر 2ـ تصاوير ماهواره‌ای تالاب‌های بین‌النهرین در سال 2007-از تلاقی دو رود دجله و فرات تالاب‌های مرکزی و حمر به‌وجود آمده و تالاب هویزه از رودخانه کرخه به‌وجود آمده که هم مرز با ایران است و در ایران هورالعظیم نام دارد.(17)

تالاب‌های بین‌النهرین 12هزارکیلومتر مربع از عراق و بخشی از ایران را پوشانده بود، اما اکنون فقط 15 درصد از این مساحت تالابی باقی مانده است. سدسازی‌ها آب تالاب‌ها را مکیده و اکوسیستم تالابی را نابود و تعداد زیادی از گونه‌های جانوری و گیاهی را از بین برده است. اکنون تنها 1270 کیلومترمربع از مساحت تالاب‌های بین‌النهرین باقی‌مانده است. کیفیت آب و زندگی به‌شدت در این بخش باقی‌مانده پایین است. ورود فاضلاب‌های کشاورزی به تالاب که حاوی سموم و آفات گیاهی است موجب نابودی جمعیت ماهیان شده و روند نابودی باقی‌مانده تالاب را سرعت بخشیده است. این روندهای منفی موجب مرگ اکوسیستم تالاب بین‌النهرین خواهد شد مگر اینکه اقدامات پیشگیرانه با همکاری کشورهای منطقه صورت گیرد.(18)  
در سومین کنفرانس بین‌المللی "احیاي مجدد باتلاق‌های جنوب عراق" كه توسط مرکز علوم دریایی دانشگاه بصره و با شرکت500 کارشناس تالاب از سراسر جهان در 19 آوریل 2009 برگزار شد.(19) از کشورهای منطقه خواسته شده برای بازگرداندن آب کافی به تالاب‌های بین‌النهرین و تلاش جوامع بین‌المللی در بازسازی و احیاي مجدد و جلوگیری از نابودی و خشک‌شدن این تالاب‌ها با یکدیگر همکاری کنند. این کارشناسان انجام مذاکرات دولت عراق با دولت‌های همجوار برای کسب حقوق آب از کاربران بالادست حوضه آبخیز دجله و فرات و ورود آب کافی به تالاب‌ها را اولین اقدام دانستند.
حسن پرتو، متخصص محیط‌زیست یونپ که سال‌ها روی این تالاب‌ها تحقیق می‌کند پیشنهاد داد تنها راه‌حل رفع این معضل، ایجاد پارک صلح بین‌المللی بین مرز ایران و عراق است. وی اظهار داشت: گرچه این پیشنهاد در اکتبر 2007 در کنوانسیون رامسر برای حفظ تالاب هورالهویزه  مطرح شده و موافقتنامه مشارکت آب بین ایران و عراق نوشته شد، اما این تعهدنامه مؤثر نبوده و ایران افزون بر تأسیس سد کرخه، نه‌تنها جریان آب را از رودخانه کرخه منحرف کرد، بلکه با ایجاد سد نظامی در مرز ایران و عراق ورود آب به عراق را کاملاً مسدود کرده است. وی همچنین اظهار داشت: سدهای جدیدی که ایران روی شاخه‌های دجله احداث کرده  موجب بدترشدن وضعیت هیدرولوژیکی عراق شده و به خشک‌شدن کامل این رودها خواهند انجاميد. افزون‌بر این عراق نیز با سدهایی که خود احداث کرده مشکلات را تشدید کرده است.(20) 
2ـ خشکسالی
بسیاری از کارشناسان دولتی علت وقوع ریزگرد را خشکسالی، عدم‌بارندگی و برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی و بیلان منفی دشت‌های کشور می‌دانند و راه‌حل آن را مهار بیابان‌زایی ازطریق مالچ‌پاشی و کاشت درخت می‌دانند که هر دو راه نیاز به هزینه سنگین دارد.
برخی از مسئولان دولتی مهمترین عامل ریزگرد را خشکسالی  و قرارگرفتن کشور در عرض جغرافیایی 24 تا 40 درجه بیان کرده‌اند. این موقعیت جغرافیایی وقوع پدیده گردوغبار  را جزء لاینفک کشورکرده که در زمان بروز خشکسالی بیشتر نمایان می‌شود، بنابراین مهار بيابان را يكي از ضرورت‌هاي اجتناب‌ناپذير در جنوب ایران بویژه استان  خوزستان ذکر می‌کنند .
 بنابر اظهارات مسئولان منابع طبیعی استان خوزستان در این استان  6 كانون فرساينده بادي وجود دارد که بحرانی‌ترین آن در غرب رودخانه كرخه واقع است، اين منطقه در ضلع غربي رودخانه كرخه، حد فاصل اهواز، دشت‌آزادگان و شوش به مساحت 386 هزار هكتار واقع شده است. از آنجا که ميزان تبخير سالانه در این استان 3 برابر متوسط جهاني است و ميزان بارندگي و دفعات آن در استان بسيار اندك است، اين استان به‌طور متوسط هر 3 تا 5 سال با پديده خشكسالي روبه‌رو مي‌شود. در افزایش شدت خشکسالی عواملی چون چرای بی‌رویه دام‌ها  در مراتع (‌5 برابر بيش از حد مجاز‌) و بهره‌برداری بيش از حد از آب‌هاي زير‌زميني، بيلان منفي آب دشت‌ها، افت سطح سفره‌هاي زيرزميني و شور شدن آب‌هاي زيرزميني نیز مؤثرند. این گروه  افزون بر عوامل طبیعی طرح‌های دولتی را نیز از عوامل تشدیدکننده این بحران می‌دانند. در حدود 70 درصد تخريب‌هاي منابع طبيعي استان ناشي از اجراي طرح‌هاي عمراني است، به‌طوری‌که 140 هزار هكتار از عرصه‌هاي بياباني در مناطق نفت‌خيز واقع شده است.(21)
بنابر اظهارات مسئولان(22) برای مهار  کانون بحرانی غرب کرخه طی سه‌سال  کمتر از یک‌در صد از این منطقه (3هزار هکتار از 386 هزار هکتار) را با هزینه‌ای افزون بر سیصدمیلیارد تومان مالچ‌پاشی کرده‌اند که این هزینه در سال 1389 باید به بیش از شش برابر افزایش یابد، اما از آنجا که از اعتبارات مهار کانون‌های فرسایش بادی 50درصد کاسته شده است، دستیابی به مالچ‌پاشي به میزان مورد نیاز امکان‌پذیر نيست.
بنابر نظرات فوق با فرض اینکه عامل ریزگرد خشکسالی باشد، اما نمی‌توان آن را عامل اصلی وقطعی بروز این پدیده دانست. طبیعت این منطقه با دوره‌های خشکسالی و ترسالی طی قرن‌ها روبه‌رو بوده و تالاب‌ها نیزسر جایشان بوده‌اند یعنی در سالیانی تالاب کم‌آب بوده و سالیان بعد پر آب، ولی این پدیده رخ نداده است، ضمن اینکه بیلان منفی آب زیرزمینی بخشی از همان مدیریت غلط آب است که در اثر ترویج صنایع و کشاورزی‌های پرآب رخ داده است. ازسوی دیگر راهکارهایی‌که برای برون‌رفت از این معضل ارائه شده نظیر مالچ‌پاشی و کاشت درختان در منطقه مغایر با اصول محیط‌زیست است. کارشناسان غیردولتی(23) با انتقاد  از این راهکار معتقدند که مالچ یک ماده نفتی است و خود آلودگی‌های جبران‌ناپذیری بر خاک ایجاد می‌کند و مالچ‌پاشی افزون‌بر هزینه‌های گزافی که دارد برای مناطقی با شرایط حاد و در عرصه‌‌های محدود مطلوب است نه عرصه‌های میلیونی.کاشت درختان نیز در صورتی کمک به مهار بیابان‌زایی  می‌کند که از گونه‌هایی استفاده شود که به آب کم نیاز داشته و بومی این مناطق باشند وگرنه این هم از راهکارهای غیرمنطقی است. در مناطقی که خود از  بحران بی‌آبی رنج می‌برند و کشاورزی رها شده است پرداختن به کارهای آب‌بر اقدامی نادرست است. از سوی دیگر دخالت در اکوسیستم تالاب بدون بهره‌گیری و یا الگو قراردادن گیاهان همراه آن  و واردکردن گیاهان غیربومی در آن، اکوسیستم آن راتغییر داده و بستر تالاب را از بین می‌برد.(24) 
3ـ عوامل برون مرزی
باوجود انتقادهایی که برای راهکار مالچ‌پاشی ذکر شده مسئولان دولت ایران علاوه بر خشکسالی، مصرانه علت بروز ریزگرد را عوامل برون مرزی و عدم همکاری کشورهای منطقه ازجمله عربستان(25) در عملیات مالچ‌پاشی می‌دانند و چنین بیان می‌کنند که در گذشته سه کشور ایران، عراق و عربستان به‌صورت مشترک هزینه‌‌های مالچ‌پاشی این زمین‌ها را تأمین می‌کردند و تمام زمین‌ها در فصل خاصی از سال مالچ‌پاشی می‌شدند. جنگ عراق و تغییر رویه این دولت‌ها در دهه ۲۰۰۰ میلادی سبب فراموشی این کار و در نتیجه افزایش ریزگرد در خوزستان، غرب ایران و سرانجام تقریباً در سراسر ایران شد.
منوچهر متكي معتقد است که بيشترين توليدكننده گردوغبار و شن در منطقه پس از عربستان كشورهاي ديگری ازجمله عراق، سوريه، مصر و اردن هستند. وي راهکار رفع این معضل را ارسال  نامه‌هايي به وزراي خارجه عضو شوراي همكاري خليج‌فارس و برگزاری نشستمیان كارشناسان كشورهاي همسايه می‌داند. وی همچنین اذعان داشته که این تلاش‌ها اثربخش نبوده و  مشكل گردوغبار منطقه را حل نکرده، زیرا كشورهاي عراق و سوريه تاكنون به مفاد قراردادهای بسته شده خود عمل نكرده‌اند(26)
محمدجواد محمدي‌زاده رئیس سازمان محيط‌زيست نیز بدون ارائه آمار مشخص فقط با اشاره به اينكه 14  استان با مسئله ريزگردها دست و پنجه نرم مي‌كنند، معتقد است که هيچ‌گونه عامل داخلي در جنوب و جنوب‌غربي كشور در زمينه ريزگردها وجود ندارد و 50 درصد اين ريزگردها در مناطق جنوب و جنوب‌غربي كشور مربوط به عراق، 25 درصد مربوط به سوريه و 8 درصد مربوط به اردن است. ایشان عامل برون‌مرزی را از آسیا فراتر دانسته  و معتقدندکه ريزگرد در شمال آفريقا توليد و در آسمان عراق تقويت مي‌شود. به گفته وی، براي مديريت پديده گردوغبار در كشور توافقاتي با كشورهاي مختلف بويژه عراق صورت گرفته است، اما از آنجا كه هنوز دولت در اين كشور مستقر نيست نمي‌توان اين موضوع را اجرايي كرد. اجرای اولین مرحله  45 ميليون دلار هزينه دارد كه بايد دولت عراق بپردازد تا عمليات لازم آغاز شود.(27)
عبدالله کعبی نماینده آبادان در مجلس(28) علت پدیده ریزگرد را خشک‌شدن تالاب عراق می‌داند و از مذاکراتی که بین دولت‌های ایران و عراق صورت گرفته و به همت، تلاش و پیگیری‌های نمایندگان شهرهای آسیب‌دیده بوده خبر می‌دهد. حجازی استاندار خوزستان نیز رفع معضل ریزگرد را از وظایف کشورهای همسایه دانسته و اظهار می‌دارد 95 درصد منشأ ایجاد گردوغبار مربوط به خارج از کشور است و اجرای طرح‌های بیابان‌زدایی در کشورهای همسایه کار آسانی نیست و این کشورها باید در قالب کنوانسیون‌های بین‌المللی در این امر مشارکت داشته باشند.(29)
در این راستا برخی از مسئولان گرچه برای عامل برون‌مرزی دلیل علمی دارند، اما  خشک‌شدن تالاب‌های داخلی را نیز در ایجاد پدیده ریزگرد دخیل می‌دانند. جنتی، رئیس اداره پیش‌بینی و هشدارهای سریع اداره هواشناسی خوزستان علت وقوع این پدیده را كمبود بارندگی و خشكسالی در عراق و تقویت سامانه كم‌فشار از سمت غرب به خوزستان و تغییرات شدید جوی در مناطق صحاری این كشور اعلام می‌کند.(30)
مديركل منابع طبيعي خوزستان نیز معتقد است که 95 درصد ريزگردها منشأ برون مرزي دارد و 14 منطقه در خارج ازكشور شناسايي شده كه منشأ ريزگرد هستند؛ تصاوير ماهواره‌اي به‌طور مستند اين مناطق را نشان مي‌دهد، وي درخصوص 5 درصد منشأ داخلي ريزگردها به تالاب هورالعظيم اشاره مي‌كند و مي‌گويد: اين تالاب در سال‌1976 بيش از 770‌هزار هكتار وسعت داشت، اما در حال حاضر اين وسعت به 125‌هزار هكتار كاهش يافته كه خشك شدن اين اراضي در ايجاد ريزگرد مؤثر است. 
***
در چند سال اخیر پدیده ریزگرد زندگی و معیشت ساکنین 17 استان کشور را مختل کرده است و هر چه زمان می‌گذرد پیامدهای انسانی و اقتصادی آن جدی‌تر و ناگوارتر شده است. کارشناسان مستقل و سازمان بین‌المللی برنامه  محیط‌زیست سازمان ملل علت را سدسازی در ترکیه، سوریه، ایران و پروژه‌های انتقال آب در عراق می‌دانند. این دسته از کارشناسان معتقدند تنها راه‌حل پایدار احیای تالاب‌های جنوب ایران و عراق از طریق آزادسازی آب‌های انباشته شده در پشت سدهای غول‌پیکر کشورهای منطقه است. این راهکار چندان به مزاج دولت‌های ایران و بویژه ترکیه خوش نمی‌آید. خشکسالی و قرارگرفتن در منطقه خشک و عدم مالچ‌پاشی بیابان‌های عربستان و کویت از عللی است که مسئولین دولتی ایران برآن تکیه دارند و همکاری دولت‌های منطقه در مالچ‌پاشی و درختکاری را به‌عنوان راهکار اعلام می‌کنند.
همه این مناقشات نشان می‌دهد عصر غفلت از مسائل زیست‌محيطی در ایران و کشورهای همسایه به‌سر آمده است. کیفیت آب و ریزگردها امروز مهمترین مشکل مردم خوزستان است. مردمی‌که تجربه جنگ و آوارگی را چشیده‌اند امروز شاهد تهدید تازه‌ای هستند که حیات و معاش آنها را هدف قرار داده است. جدا از علت این پدیده که به‌سرعت در حال گسترش است و تمام استان‌های جنوبی، غربی و حتی مرکزی ایران را تحت‌تأثیر قرارداده است باید راهکار عاجلی اندیشیده شود. انتظار مردم از دولتمردان این است که به‌جای ارائه نظرات کلی، از تیم‌های کارشناسی ویژه مستقل دعوت به عمل آید که به مطالعه علمی این پدیده پرداخته  و راهکار اساسی و قابل اجرا ارائه دهند و نتایج این مطالعات در معرض عموم گذاشته شود. تا در نتیجه تقابل  افکار صاحبنظران به راهکارهای عملی‌تر و بومی‌تر برای رفع و یا کاهش این پدیده دست یابیم. 
*کارشناس ارشد مدیریت محیط زیست
پي‌نوشت‌:
1ـ هر میکرون = یک میلیونیم متر= یک هزارم میلیمتر
2ـ‌ سايت تابناك،6 خرداد1389  در مقاله‌اي به قلم دكتر عليرضا زراسوندي، استاديار زمينشناسي اقتصادي دانشگاه شهيدچمران و دكتربابك مختاري استاديار شيمي آلي دانشگاه شهيد چمران و خبرگزاری فارس: رئیس گروه پژوهشی حفاظت خاک و آبخیزداری پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری.
3ـ دكتر عليرضا زراسوندي و دكتر بابك مختاري، 1389، همان.
4-http://abadan-news. com/ana/?p=7640.
5ـ همشهری آنلاین، 18 تیر 1388.
6ـ کامبيز بهرام سلطاني،  خبرگزاري مستقل محيط‌زيست ايران (ايرن، کد خبري 3433 ) زير عنوان «گردوغبار سبب اختلال در متابوليسم گياهي مي‌شود».
 beta.iribnews.ir/VMK/Body.aspx?id=867530ونماینده تشکل‌های زنبورداری استان لرستان.
9ـ ایران اکونومیست،22 خرداد1389.
10ـ خبرگزاری فارس، ۲۹ اردیبهشت1389، توسط دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان، همایش ناگفته‌های سدسازی، مهدی بصیری، دانشیار بازنشسته گروه خاک‌شناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان.
11ـ  خبرگزاری فارس، یحیی رضائی‌نژاد، مدیرگروه خاک‌شناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد شوشتر در ششمین همایش سالانه علوم خاک ایران در دانشگاه چمران اهواز.
12ـ کانون دیده‌بانان زمین، سازمان غیردولتی‌زیست‌محيطی است که از سال 1381 تاکنون در زمینه تولید و نشر اخبار زیست‌محيطی فعالیت دارد، http://www.earthwatchers.org/karun.html.
13ـ این گزارش را حسن پرتو از برنامه عمران سازمان ملل نوشته و هاشم حسینی  ترجمه کرده است.
14- ترجمه مقاله"Paradise Lost: Fertile Crescent will disappear this century” 27 July 2009-by Fred Pearce
15ـ هاله تاريكي، روزنامه اعتماد ملي، مورخ 20 تير1388،ص 15.
16-http://www. unep. org/dewa/assessments/ecosystems/water.
19- ترجمه از مقاله Iran Iraq - a Mesopotamian Peace Park? or a lost opportunity? Wednesday, August 26, 2009, By Michelle L.  Stevens, Assistant Professor, CSUS, Environmental Studies Department, 916-765-7397, stevensm@csus. edu.
20-[1] ترجمه از مقاله "Terrible Water Scarcity In Marshes:Desperate Plight of the Mesopotamian Marshes, southern Iraq”By Michelle L. Stevens, Assistant Professor, CSUS, Environmental Studies Department, 916-765-7397, stevensm@csus.edu.
21ـ  وطن امروز، شماره 43، 16 خرداد1389، مهندس عليرضا صابري‌پور، مديركل منابع طبيعي استان.
22ـ خبرگزاری مهر، 22 خرداد1389، مهندس غلامعباس عبدي‌نژاد، مديركل دفتر امور بيابان سازمان جنگل‌ها و مراتع: هزینه  تثبيت هر هكتار شن و ماسه روان به روش مالچ پاشي و نهال‌كاري در سال‌86 با هزينه‌اي معادل 700‌هزار تومان امكان‌پذير بوده، اما اكنون اين هزينه براي هر هكتار 4 ميليون تومان برآورد مي‌شود. براساس برنامه چهارم توسعه، قراربود 5/1‌ميليون هكتار كانون‌هاي بحران در 18‌استان كشور با اعتبار سالانه 60‌ميليارد تومان كنترل شود، اما با اصلاحيه‌اي اين اعتبار از 300ميليارد به 150‌ميليارد تومان كاهش يافت و اين ميزان اعتبار هم عملاً به 40 تا 50درصد كاهش داده شد، ابتدا مالچ‌پاشي در 10 استان آغاز شد، اما اكنون اين عمليات به 4 استان محدود شده است.
23ـ مهندس کاظم نصرتی نصرآبادی، رئیس جامعه جنگلبانی ایران: «پیشنهاد می‌شود چنانچه اراضی کشاورزی رها شده‌ای وجود دارد با آبی که وجود دارد مرطوب شود نه اینکه دوباره به کار کشاورزی و کارهای آب بر اختصاص یابد.  افزون براین، در مناطقی که لازم است بوته‌کاری و درختکاری شود و درنهایت اگر مناطقی شرایط بحرانی دارد و با هیچ‌یک از این اقدامات قابل کنترل نیست مالچ‌پاشی شود. مالچ پاشی آخرین مرحله تثبیت شن است، زیرا اولاً مالچ‌پاشی یک ماده نفتی است و بالطبع آلودگی‌هایی در پی دارد.  ثانیاً اگر مالچ مجانی هم از پالایشگاه تهران تأمین شود هزینه حمل‌ونقل و پاشیدن آن سرسام‌آور است.  مالچ‌پاشی برای مناطقی که شرایط حاد دارند و برای عرصه‌های محدود مطلوب است نه عرصه‌های میلیونی.»
24ـ روزنامه جام جم، دوم خرداد1389، عضو هيئت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل‌ها و مراتع: «بوته‌كاري در بستر هورالعظيم كاري اشتباه است، چون اين زمين‌هاي خشك بستر تالاب هستند و با اين كار بستر تالاب از بين مي‌‌رود و اكوسيستم تغيير مي‌كند.  به‌جاي اين كار بايد تلاش كرد تركيه حق‌‌آبه‌ هورالعظيم را تأمين كند تا تالاب احيا شود.»
25ـ رامین امینی زارع (کارشناس ارشد مهندسی منابع طبیعی، مدیریت مناطق بیابانی)، 27 تیر 1389،
 http://www. hamshahri. org/news-111827. aspx.
26- روزنامه جام جم، 2خرداد 1389.
27ـ سبز پرس، 26 خرداد1389.
28ـ همشهری،17مهر89، مصاحبه با عبدالله کعبی نماینده آبادان.
29ـ واحد مرکزی خبر،6 خرداد1389.
30ـ برنا، 4 خرداد1389.

No comments: