Friday 3 April 2009

چرا حقوق بشر برای ما عرب ها اهمیتی ندارد؟

رضا وشاحی

2009-04-04

بیانیه اتحادیه کشورهای عربی را می خواندم که از عمر البشیر کسی که عامل قتل بسیاری از انسان ها است دفاع می کند، قلبم به درد آمد. آدم از عرب بودن خود خجالت می کشد. چگونه است که ما از یک دیکتاتور و جنایتکار دفاع می کنیم. دردناک است سابقه ما عرب ها در مسایل حقوق بشری. دفاع از عمر البشیر هم البته لکه ننگ دیگری خواهد بود بر چهره ما عرب ها. می خواهیم صورت را بشورم از این لکه ها. ولی بعضی کبودی ها طول می کشد تا بروند و با شستن از بین نمی روند.

مثل مساله حلبچه که تاکنون اینجا و آنجا شما عده ای طرفدار صدام حسین را هنوز می بینید که تقصیر این فاجعه را فقط و به تمام به گردن حکومت ایران می اندازند. اینکه حکومت ایران در تمام این کشتارها دست داشته است شکی نیست. بحث در اینجا بر قسمت نگاه عربی به این گونه مسایل است و عده ای بعثی زده که حاضر نیستند که حتی نامی از صدام هم در مورد نسل کشی حلچه آورده شود. این در حالی است که امروز ما نام این خلبان هایی را که در این کشتار شرکت کرده اند را هم می دانیم.

همان زمان هم که مساله حلبچه شد، کشورهای عربی همه سکوت کردند. این آبرو ریزی است.

پشت این دفاع کردن از دیکتاتورها یک جهان بینی اشتباهی وجود دارد. در این جهان فکری عجیب و غریب یک عرب هر کاری انجام دهد درست است. این پیشفرض این طرز تفکر است. یعنی صدام حسین هر جنایتی کرد چون یک عرب است فقط باید گفت که خوب است. اگر این گونه نبود خب ما انتقادی هم می شنیدیم. تغییر این دیدگاه یعنی از پرستش فرد دیکتاتور و قاتل تا رسیدن به فرهنگ نقد و انتقاد، حکایت رسیدن ما به تمدن جدید خواهد بود.

در صورتیکه این طرز فکر اشتباه می باشد. عرب بودن به معنای جایز الخطا نبودن نیست و این یک تفکر شوینیستی و فاشیستی است. ما عرب ها مثل بقیه آدم های دنیا آدم های معمولی هستیم. اشتباه می کنیم. جرم می کنیم. و غیره. این ذات انسانی همه است.

براستی چرا حقوق بشر برای ما عرب ها اهمیتی ندارد؟ چرا در کشورهای عربی سازمان های حقوق بشر شکل نمی گیرند؟ چرا سازمان های بین المللی مانند عفو بین الملل اجازه ندارند که در این کشورها دفتری داشته باشند و گزارش تهیه کنند؟ چرا جوان های احوازی ما به جای چند صد مایل به کشورهای مجاور رفتن برای فرار از شر حکومت شیطانی خامنه ای، مجبور هستند هزاران مایل دورتر بروند؟ یک آقایی اهوازی در آیسلند و در واقع شمال آیسلند پناهنده شده بود و ساکن شده بود، چون حالا دیگر آنجا نیست می گویم، شما روی نقشه که نگاه می کردید این نزدیک ترین نقطه به قطب شمال بود. خب چرا این فرد می بایست به این جغرافیای ناسازگار و سخت برود؟ چرا کشور الشقیق کویت و سعودی و قطر و بحرین به جای این همه فارس که شب و روز برای بر انداختن این کشورها نقشه می ریزند، دست جوانان اهوازی ما را نمی گیرند؟ تاسف آور است.

وضعیت حقوق زنان را در این کشورها ببینید. سعودی وزارتی دارد به نام امر به معروف و یا ارشاد. یک چیزی مثل همین بسیج ایران است. بهترین مثال وضعیت حقوق بشر در کشورهای عربی این مطلب است که شما در دایرکتوری و دفترچه راهنمای تلفن داخلی سازمان های حقوق بشر در غرب شماره تلفن کسانی را که در کشورهای آفریقایی غیر عربی کار می کنند را می بینید. شماره تلفن کسانی را که بر کشورهای آمریکای لاتین کار می کنند را هم می بینید. ولی وقتی به کشورهای عربی می رسد کسی جرات نمی کند شماره تلفن خود را بنویسد و این خود گویای وضعیت حقوق بشر در این کشورها است.

در بریتانیا وقتی گزارشی از قطع سر یکنفر با شمشیر در یکی از شبکه های بریتانیا در دهه هشتاد پخش شد. سعودی سفیر بریتانیا را در ریاض احضار کرد. این یعنی سیستم سیاسی به شکل کامل از نقض حقوق بشر حمایت می کند. سعودی و اتحاد جماهیر شوروی یکی از مخالفین نوشتن بیانیه حقوق بشر بوده اند.

عده ای که تصور می کنند مدل و نمونه این کشورهای عربی را برای ما به ارمغان بیاورند، یا شب و روز به امید این هستند که از چنین کشورهایی با چنین ذهنیتی در مورد حقوق بشر کمکی برای اهواز برسد، از تجربه عراق باید درس بگیرند که کمک کشورهای عربی به عراق نه بازسازی و کمک به توسعه عراق بود، بلکه فرستادن جهادی ها به عراق بود.

اصولا وقتی کشوری خودش به حقوق بشر شهروندان خود اهمیتی نمی دهد، نمی تواند و نمی خواهد در مسایل حقوق بشر به شکل جهانی موثر باشد. و تمام این کشورهای عربی کارنامه سنگین در نقض حقوق بشر دارند. کشورهای عربی در زمینه اصلاحات راه بسیار درازی پیش رو دارند.

اینجا است که اهمیت کشورهای غربی مخصوصا دو کشور بریتانیا و آمریکا مشخص می شود. در تمام انتقادهایی که در مورد حقوق بشر در کشورهای مختلف می شود، این دو کشور معمولا پای ثابت هستند. یعنی اگر شما بریتانیا و آمریکا و اخیرا اتحاد اروپا را بردارید کمتر کشور دیگری باقی می ماند که از قدرت جهانی خود برای پیشبرد مسایل حقوق بشر استفاده کند. آیا چین و روسیه به حقوق بشر اهمیت می دهند؟ مسلما خیر. این البته به این معنا هم نیست که تمام کارهای کشورهای غربی صد در صد خوب است و طبعا بخش زیادی از این مسایل حقوق بشر را بر اساس منافع ملی خود انجام می دهند و غیره. ولی بهرحال در کل این دو کشور به علاوه اتحادیه اروپا هستند که مدافع حقوق بشر جهان هستند.

وقتی کشوری از عمر البشیر دفاع می کند، از این کشور دیگر امید کمکی نیست.

1 comment:

Reza said...

موافقم