Thursday 20 March 2008

قبیله عامل تفرقه در اهواز


2008/03/20

قبیله ها برای فرد عرب به شکل سنتی عرب مبدا تاریخ محسوب می شوند. اینکه پدر بزرگ فرد و جد بزرگ وی که بوده و چه تحولاتی در خانواده دور و نزدیک وی روی داده است. و چون این رویدادها را از کودکی فرا می گیرد، اثر بزرگی بر شخصیت آینده وی ایجاد می کند. معمولا افتخارات یک قبیله شامل بدگویی از قبیله های دیگر هم می شود!!! و به شکل سنتی و یا حتی مدرن هویت هر گروه بر مبنای نفی دیگران شکل می گیرد. همین نکات است که موجب می شود که ذهن فرد به خودی و غیر خودی تقسیم گردد.

یعنی اگر کسی جزو قبیله او باشد، خودی و خارج از قبیله نه رقیب بلکه می توان گفت به نوعی دشمن هم تعریف می شود. این نوع جهان بینی و نگاه به محیط صدمه بسیار زیاد و شدیدی به فعالیت ساسی در بین اهوازی ها زده است. حکومتها از زمان رضا شاه و محمدرضا شاه، تا حکومت جمهوری اسلامی همه گی این نکته را یافته و بر روی آن سرمایه گذاری کرده و بضا بهره برداری هم نموده اند.

چاره چیست؟

می بایست ما یک هویت جدید برای ملت عرب اهوازی تعریف کنیم. و به این ترتیب هویت قبیله ای را کمی نرم کنیم. بهرحال هویت قبیله ای به سادگی از بین نخواهد رفت. ولی هر درجه که این هویت را نرم تر کنیم، مجال همبستگی، همیاری، کار جمعی و هماهنگی بیشتر خواهد شد.

نیاز به اینکار به دست دادن تعریفی برای هویت اهوازی می باشد. این که یک عرب اهوازی چه کسی می باشد؟

برای این تعریف چهار نوع طرز فکر، تعریف های مختلفی دارند: نوع فکری که طرفدار پان عربیسم می باشد طبعا با هویت اهوازی مشکل دارد، چرا که وطن عربی را بی مرز و حدود می داند و اهواز به هرحال یعنی یک حدود جغرافیایی.

نوع فکر دوم فکر اسلامی است که هم در نوع شیعه و هم در نوع سنی آن، به هرحال به امت معتقد است و نه به ملت. و از این جهت هویت خاص جغرافیایی را نمی پذیرد.

نوع تفکر سوم تفکر کمونیستی است. که همچنان کم وبیش طرفداران خود را حفظ کرده است. و طرفداران آن ممکن است مخلوطی از افکار اسلامی یا پان عربیسم هم باشند. این طرز تفکر که در چند دهه پیش در جهان به شکل جدی دنبال می شد و شکست و اشتباه بودنش ثابت شده است، بر این فکر است که باید طبقه جهانی کارگر حاکم شود و نیازی به ملت و مرز نیست. این اندیشه است که حتی حدود اهواز را با ایران قسمت می کند. شکل های مختلفی هم دارد. یک شکلش هم فدرالیسم است. برای هر سه نوع طرز تفکر دیگران نسبت به ملت اهواز به نوعی اولویت بیشتری دارند. مثال واضح دیگران هم فلسطینی ها هستند.

نوع چهارم تفکری است که می گوید ما با اینکه عرب هستیم و با تمام عرب ها اشتراکات داریم، ولی هویت خاص خودمان را داریم. حدود جغرافیایی خاص خودمان را داریم. ما اهوازی هستیم. ما منافع ملی خود را داریم.

اینکه کدام یک از چهار نوع دیدگاه در آینده پیروز خواهد شد، به تحولات سیاسی بر می گردد. ولی نکته ای که محرز است پیروزی نوع اسلامی و تا حدودی پان عربیسسم، هویت قبیله گرایی را تقویت خواهد کرد.

No comments: